ایالات متحده آمریکا (United States of America)

ایالات متحده آمریکا، کشوری پهناور و مستقل است که عمدتاً در قاره آمریکای شمالی جا خوش کرده است. این جمهوری فدرال که از ۵۰ ایالت تشکیل شده، با جمعیتی بالای ۳۴۰ میلیون نفر، سومین کشور پرجمعیت دنیا و با مساحتی نزدیک به ۹.۸ میلیون کیلومتر مربع، سومین کشور پهناور جهان محسوب می شود. پایتختش واشینگتن دی.سی. است و نیویورک هم پرجمعیت ترین شهر آن. آمریکا با تنوع فرهنگی، جغرافیایی و اقتصادی بی نظیرش، تأثیر عمیقی بر سیاست، اقتصاد و فرهنگ جهانی گذاشته است.

فکرش را بکنید، یک کشور که از هر نظر این قدر متنوع و بزرگ باشد، قطعاً حرف های زیادی برای گفتن دارد. از تاریخ پرحادثه اش گرفته تا جامعه ای که مثل یک موزاییک رنگارنگ، از فرهنگ های مختلف کنار هم چیده شده. اصلاً همین تنوع است که آمریکا را این قدر خاص و متفاوت می کند. چه اهل تاریخ باشید، چه فرهنگ دوست، چه به سیاست های جهانی علاقه مند، یا حتی اگر فقط دلتان بخواهد کمی از دنیای دور و برتان بیشتر بدانید، آمریکا همیشه چیزی برای ارائه دارد.

جغرافیای آمریکا: سرزمینی به وسعت یک قاره

آمریکا واقعاً یک کشورِ بزرگ است؛ آن قدر بزرگ که وقتی حرف از جغرافیایش می زنیم، انگار داریم از یک قاره حرف می زنیم! از شمال با کانادا همسایه است و از جنوب با مکزیک. شرقش اقیانوس اطلس است و غربش اقیانوس آرام. حتی آلاسکا، که یک جورایی از بقیه ایالت ها جدا افتاده، از طریق تنگه برینگ به روسیه هم نزدیک است. هاوایی هم که یک مجمع الجزیره رویایی وسط اقیانوس آرام است، جزو خاک آمریکاست. به جز این ها، کلی جزیره و قلمرو خودگردان هم توی دریای کارائیب و اقیانوس آرام دارد.

این وسعت، یک آب وهوای باورنکردنی و تنوع زیستی حیرت انگیز را به وجود آورده. از بیابان های سوزان و خشک کالیفرنیا و آریزونا بگیر تا جنگل های بارانی شمال غربی و تندراهای سرد و بی روح آلاسکا. هر گوشه اش یک رنگ و بوی خاص خودش را دارد. مثلاً رشته کوه های راکی که از شمال تا جنوب کشیده شده اند و کلی قله بلند و دیدنی دارند، یا رودخانه های عظیمی مثل میسی سی پی که مثل شاهرگ حیات، از قلب آمریکا می گذرد و به خلیج مکزیک می ریزد.

ایالت ها و قلمروهای دیدنی آمریکا

آمریکا ۵۰ ایالت دارد که هرکدام مثل یک کشور کوچک خودگردان عمل می کنند. از نیویورک پرهیاهو و پرجنب وجوش با آسمان خراش های بلندش گرفته تا ایالت های جنوبی با فرهنگ خاص و مهمان نوازیشان. هر ایالت هویت خودش را دارد؛ غذاهای مخصوص خودش، موسیقی مخصوص خودش و حتی لهجه های خاص خودش!

بیایید یک نگاهی به چند تا از مناطق اصلی و ویژگی های جالبشون بندازیم:

• نیو انگلند (New England): شمال شرق آمریکا، با شهرهای تاریخی، سواحل زیبا و برگ های پاییزی خیره کننده. اینجا مهد بسیاری از سنت های آمریکایی و دانشگاه های معروفی مثل هاروارد و ییل است.
• مید آتلانتیک (Mid-Atlantic): شهرهای بزرگی مثل نیویورک، واشینگتن دی سی و فیلادلفیا را شامل می شود. قلب اقتصادی و سیاسی کشور اینجاست.
• جنوب (The South): معروف به مهمان نوازی جنوبی، غذاهای خاص (مثل باربیکیو و غذای روح بخش) و موسیقی بلوز و کانتری. تگزاس، فلوریدا، جورجیا و کارولیناها اینجا هستند.
• غرب میانه (Midwest): «نان آور آمریکا» با مزارع وسیع گندم و ذرت، شهرهایی مثل شیکاگو و روحیه ای عمل گرا.
• جنوب غرب (Southwest): بیابان های وسیع، فرهنگ های بومی و اسپانیایی تبار، شهرهایی مثل فونیکس و آلبوکرکی.
• غرب (The West): از کوه های راکی تا سواحل کالیفرنیا. اینجا جایی است که پارک های ملی معروفی مثل گرند کنیون و یلوستون قرار دارند و رویاهای «غرب وحشی» هنوز زنده است.

سفر در زمان: نگاهی به تاریخ پرفراز و نشیب آمریکا

تاریخ آمریکا مثل یک کتاب قطور و پرماجراست که از هزاران سال پیش شروع می شود؛ زمانی که هیچ اروپایی پای به این سرزمین نگذاشته بود. اینجا خانه ی بومیان آمریکا بود که تمدن های پیشرفته ای مثل کاهوکیا و پوئبلو را ساختند و زندگی شان با طبیعت گره خورده بود.

بعدتر، از قرن ۱۶ به بعد، پای اروپایی ها به اینجا باز شد. اسپانیایی ها، فرانسوی ها، هلندی ها و انگلیسی ها، هرکدام سعی کردند قسمتی از این سرزمین را برای خودشان کنند. اما از همه مهم تر، ۱۳ مستعمره بریتانیایی در سواحل شرقی شکل گرفتند که بعدها هسته اصلی ایالات متحده را تشکیل دادند.

از اعلام استقلال تا جنگ داخلی

حتماً اسم جنگ انقلاب آمریکا را شنیده اید. مردم این مستعمره ها از مالیات های سنگین و نبود نماینده در پارلمان بریتانیا خسته شده بودند. بالاخره در ۴ ژوئیه ۱۷۷۶، اعلامیه استقلال را امضا کردند و گفتند: «دیگر بس است! ما مستقل می شویم.» جورج واشینگتن هم ارتش را رهبری کرد و بعد از کلی جنگ و درگیری، بالاخره استقلالشان را به دست آوردند. قانون اساسی هم سال ۱۷۸۷ نوشته شد تا چارچوب این کشور جدید را مشخص کند؛ قانونی که هنوز هم اساس و پایه نظام حکومتی آمریکاست.

قرن ۱۹، دوران بزرگی برای آمریکا بود. هم از نظر جغرافیایی بزرگ تر شد (مثل خرید لوئیزیانا از فرانسه که مساحت کشور را تقریباً دو برابر کرد) و هم مهاجرت های زیادی به سمت غرب اتفاق افتاد. اما همه چیز هم گل و بلبل نبود. اختلاف بر سر برده داری بالا گرفت و این شد که در دهه ۱۸۶۰، جنگ داخلی آمریکا شروع شد. این جنگ خونین ترین درگیری تاریخ آمریکاست. شمال (ایالات متحده) علیه جنوب (ایالات مؤتلفه) جنگید و در نهایت، برده داری لغو شد و کشور دوباره یکپارچه شد.

از ابرقدرتی در جنگ های جهانی تا چالش های مدرن

اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰، آمریکا از نظر صنعتی خیلی پیشرفت کرد. موج های جدید مهاجرت از اروپا به این کشور، نیروی کار فراوانی را تأمین کرد و اقتصادش حسابی رونق گرفت. بعد نوبت به جنگ های جهانی رسید. آمریکا اولش بی طرف بود، اما در هر دو جنگ جهانی نقش کلیدی بازی کرد و بعد از جنگ جهانی دوم، رسماً به یک ابرقدرت جهانی تبدیل شد.

بعد از آن، دوران جنگ سرد با شوروی شروع شد که رقابت فضایی، مسابقه تسلیحاتی و جنگ های نیابتی از ویژگی های اصلی اش بود. همین دوران بود که جنبش حقوق مدنی به رهبری مارتین لوتر کینگ جونیور هم به اوج رسید و تبعیض نژادی بالاخره غیرقانونی شد. با فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱، آمریکا عملاً تنها ابرقدرت جهان شد. البته این پایان چالش ها نبود؛ حملات ۱۱ سپتامبر، جنگ علیه تروریسم و بحران های اقتصادی مثل سال ۲۰۰۸، همگی نشان دادند که حتی ابرقدرت ها هم با مشکلات خاص خودشان دست و پنجه نرم می کنند.

«اگر آزادی بیان را از ما بگیرند، همچون گوسپندانی خواهیم شد که در سکوت و حماقت به پای قربان گاه برده می شوند.»

— جورج واشنگتن

مردم و فرهنگ آمریکا: موزاییکی از تفاوت ها

یکی از جالب ترین چیزها درباره آمریکا، تنوع مردمش است. اینجا از هر نژاد و فرهنگی که فکرش را بکنید، آدم پیدا می شود. از سفیدپوستان اروپایی تبار و آفریقایی تبارها گرفته تا هیسپانیک ها و آسیایی تبارها. این تنوع، جامعه آمریکا را مثل یک پازل بزرگ و رنگارنگ کرده است. همین باعث شده که زبان انگلیسی (که زبان دوفاکتو این کشور است) در کنار زبان اسپانیایی و کلی زبان دیگر، در خانه ها و محله ها شنیده شود.

دین هم در آمریکا یک قصه پرماجرا دارد. با اینکه این کشور رسماً سکولار است و هیچ دین دولتی ای ندارد، اما دین نقش مهمی در زندگی مردمش بازی می کند. بیشتر مردم مسیحی هستند (پروتستان و کاتولیک). مسلمانان، یهودیان، هندوها و بودایی ها هم در این کشور زندگی می کنند. نکته جالب اینجاست که آزادی ادیان آن قدر در آمریکا مهم است که حتی در بسیاری از شهرها، صدای اذان از مساجد به گوش می رسد و جامعه مسلمانان، به ویژه مهاجران عرب و ایرانی، فعالانه در اجتماع حضور دارند.

تلفیق سنت ها و نوآوری ها در فرهنگ آمریکایی

فرهنگ آمریکا یک ترکیب عجیب و غریب از سنت های مختلف و نوآوری های مدرن است. هنر و معماری اش حسابی پیشرو است. از نقاشان معروفی مثل اندی وارهول گرفته تا معماران برجسته ای مثل فرانک لوید رایت. هالیوود که مرکز سینمای دنیاست و برادوی که صحنه نمایش های تئاتر پرزرق و برق است، همگی نشان از قدرت فرهنگی این کشور دارند.

در ادبیات هم کلی اسم بزرگ داریم؛ از مارک تواین و ارنست همینگوی گرفته تا نویسنده های معاصر. موسیقی آمریکا هم که اصلاً حرف ندارد! از سبک های اصیل مثل جاز، بلوز و کانتری گرفته تا راک، پاپ و هیپ هاپ که دنیا را تسخیر کرده اند. الویس پریسلی، مایکل جکسون، مدونا و تیلور سوئیفت، فقط چند نمونه از ستاره های جهانی هستند که از این خاک برخاسته اند.

غذاهای آمریکایی هم پر از تنوع اند. شاید اولین چیزی که به ذهنتان بیاید، برگر و پیتزا باشد، اما هر منطقه غذاهای خاص خودش را دارد: از باربیکیوهای جنوبی و غذاهای مکزیکی-آمریکایی در جنوب غربی گرفته تا غذاهای دریایی در نیو انگلند. ورزش هم که برای آمریکایی ها یک جورایی زندگی است! فوتبال آمریکایی (NFL)، بسکتبال (NBA) و بیسبال (MLB) از پرطرفدارترین رشته ها هستند و لیگ های دانشگاهی هم جایگاه ویژه ای دارند.

ساختار حکومتی آمریکا: دموکراسی با سیستم چک و بالانس

نظام حکومتی آمریکا بر اساس یک قانون اساسی خیلی قدیمی و محکم بنا شده است که همه چیز را مشخص می کند. این یک جمهوری فدرال است که توی آن، قدرت بین سه تا قوه اصلی تقسیم شده: قوه مجریه، قوه مقننه و قوه قضائیه. این تقسیم قدرت را «تفکیک قوا» می گویند و یک سیستمی به اسم «چک و بالانس» هم دارند تا هیچ کدام از این قوا بیش از حد قدرتمند نشود و نتواند زور بگوید.

رئیس جمهور، کنگره و دیوان عالی

رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا، که در حال حاضر قوی ترین جایگاه در قوه مجریه را دارد، هم فرمانده کل قواست و هم رئیس دولت. هر چهار سال یک بار با رأی مستقیم مردم انتخاب می شود (البته از طریق یک سیستم پیچیده به نام «هیئت گزینندگان»). رئیس جمهور کابینه اش را خودش انتخاب می کند و نیازی به رأی اعتماد کنگره ندارد. فکرش را بکنید چه قدرتی!

قوه مقننه که اسمش «کنگره» است، از دو بخش تشکیل شده: «مجلس نمایندگان» و «مجلس سنا». هر دو مجلس مسئول قانون گذاری هستند و نمایندگانشان هم با رأی مردم انتخاب می شوند. این طوری مطمئن می شوند که صدای همه مردم شنیده می شود.

و در آخر، قوه قضائیه. این یکی کاملاً مستقل عمل می کند و هیچ کس، نه رئیس جمهور و نه کنگره، نمی تواند روی تصمیم هایش تأثیر بگذارد. دیوان عالی فدرال هم بالاترین نهاد قضایی کشور است و وظیفه اش تفسیر قانون اساسی و نظارت بر اجرای عدالت است.

سیستم حزبی و سیاست خارجی

سیاست آمریکا بیشتر حول و حوش دو حزب اصلی می چرخد: دموکرات ها و جمهوری خواهان. هرکدام فلسفه و ایدئولوژی های خاص خودشان را دارند و در انتخابات ها با هم رقابت می کنند. این سیستم حزبی تأثیر زیادی روی تصمیم گیری ها، به ویژه در سیاست خارجی، می گذارد.

آمریکا با توجه به توانایی های اقتصادی و نظامی بسیار قوی اش، نقش مهمی در سیاست جهانی ایفا می کند. این کشور عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل است و حتی مقر اصلی سازمان ملل هم در نیویورک قرار دارد. همیشه هم در سازمان های بین المللی مثل ناتو (NATO) فعال بوده و سعی می کند تأثیرگذار باشد.

اقتصاد آمریکا: موتور محرکه جهانی

اقتصاد آمریکا واقعاً یک غول است؛ بزرگترین اقتصاد جهان بر اساس تولید ناخالص داخلی (GDP). یعنی اگر همه چیزهایی که در این کشور تولید می شود را جمع کنیم، از همه کشورهای دنیا بیشتر است! این اقتصاد بیشتر بر پایه سرمایه داری انحصاری و بازار آزاد استوار است و به خاطر منابع طبیعی فراوان، زیرساخت های پیشرفته و یک عالمه نوآوری، حسابی رونق گرفته.

صادرات و واردات آمریکا هم حرف ندارد. این کشور بزرگترین واردکننده و دومین صادرکننده بزرگ کالا در جهان است. شرکای تجاری اصلی اش هم کانادا، چین، مکزیک، ژاپن و آلمان هستند. فکرش را بکنید، هر چیزی که بخواهید، از گوشی هوشمند گرفته تا ماشین، احتمالاً رد پایی از اقتصاد آمریکا در آن پیدا می کنید.

صنایع کلیدی و چالش های اقتصادی

صنایع کلیدی آمریکا واقعاً متنوع اند. از فناوری های پیشرفته در سیلیکون ولی کالیفرنیا (جایی که شرکت هایی مثل اپل و گوگل در آنجا هستند) گرفته تا بخش خدمات، کشاورزی (که با اینکه فقط ۱٪ از تولید ناخالص داخلی را تشکیل می دهد، اما آمریکا را به بزرگترین صادرکننده محصولات غذایی جهان تبدیل کرده)، انرژی و تولیدات صنعتی مثل خودرو و هوافضا.

با این حال، اقتصاد آمریکا هم چالش های خودش را دارد؛ مثل نابرابری درآمدی که بین قشرها مختلف جامعه وجود دارد، بدهی عمومی زیاد و بحث هایی درباره خط فقر. این ها همه موضوعاتی هستند که دولت ها و اقتصاددانان همیشه در تلاشند تا برایشان راه حل پیدا کنند.

شاخص اقتصادی	جایگاه جهانی	توضیحات
تولید ناخالص داخلی (GDP)	اول	بیش از ۲۸ تریلیون دلار در سال (۲۰۲۴)، تقریباً ۲۰٪ تولید ناخالص جهان.
واردات	اول	بزرگترین واردکننده کالا در جهان.
صادرات	دوم	پس از چین، دومین صادرکننده بزرگ کالا.
صنایع پیشرو	اول	فناوری، خدمات، کشاورزی، انرژی، تولیدات صنعتی (خودرو، هوافضا).

تحصیل در آمریکا: فرصت های بی شمار برای آینده سازان

اگر دنبال یک جای عالی برای تحصیل و پیشرفت علمی هستید، آمریکا واقعاً یک مقصد بی نظیر است. سیستم آموزشی این کشور، از مهدکودک تا دانشگاه، یک عالمه فرصت برای همه فراهم کرده. دانشگاه های آمریکا، به خصوص آن هایی که اسمشان را شنیده اید مثل هاروارد، استنفورد، MIT و برکلی، جزو بهترین های جهان هستند و هر ساله هزاران دانشجوی بین المللی را از سراسر دنیا جذب می کنند.

البته هزینه های تحصیل در آمریکا کم نیست، ولی خب راه های زیادی هم برای کمک مالی وجود دارد؛ از بورسیه های مختلف و وام های دانشجویی گرفته تا فرصت های کمک هزینه تحصیلی برای دانشجویان نخبه. این کشور نه فقط در آموزش، بلکه در پژوهش و فناوری هم حسابی پیشتاز است. مراکز تحقیقاتی بزرگی مثل ناسا (NASA) و مؤسسات ملی بهداشت (NIH)، همیشه در حال نوآوری هستند و کلی جایزه نوبل هم از آن خود کرده اند.

سبک زندگی و زیرساخت ها: از جاده ها تا بهداشت و درمان

زندگی در آمریکا، مخصوصاً در شهرهای بزرگش، حسابی پرجنب وجوش و مدرن است. این کشور شبکه جاده ای فوق العاده ای دارد و ماشین، نقش اصلی را در حمل و نقل بازی می کند. البته در شهرهای بزرگ، سیستم حمل و نقل عمومی هم وجود دارد، اما اتومبیل چیز دیگری است! فرودگاه های آمریکا هم جزو پرترافیک ترین های دنیا هستند و شرکت های هواپیمایی اش هم جزو بزرگترین ها.

سیستم بهداشت و درمان در آمریکا هم پیشرفته است؛ کلی بیمارستان مجهز و پزشکان متخصص دارد. اما خب چالش هایی هم هست، مثلاً هزینه ها ممکن است بالا باشد و همه مردم هم بیمه درمانی مناسب نداشته باشند. امنیت در این کشور هم به عهده پلیس محلی، ایالتی و فدرال است. بحث حمل سلاح هم همیشه یکی از موضوعات داغ و مورد بحث در جامعه آمریکاست.

رسانه ها هم در آمریکا نقش فوق العاده مهمی دارند. بیشتر شبکه های تلویزیونی، رادیوها، روزنامه ها و رسانه های آنلاین، خصوصی هستند و از تبلیغات درآمد کسب می کنند. این باعث می شود که اطلاعات زیادی در دسترس مردم باشد و بحث های مختلفی در جامعه شکل بگیرد.

سفر به آمریکا: از جاذبه های طبیعی تا شهرهای پرجنب وجوش

اگر روزی تصمیم گرفتید به آمریکا سفر کنید، اصلاً حوصله تان سر نمی رود! اینجا آن قدر جاذبه توریستی دارد که برای دیدن همه آن ها به چند ماه زمان احتیاج دارید. از پارک های ملی شگفت انگیز گرفته تا شهرهای بزرگ و پرهیجان.

پارک های ملی: زیبایی های نفس گیر طبیعت

• گرند کنیون (Grand Canyon): یک دره عظیم و بی نظیر در آریزونا که میلیون ها سال پیش با فرسایش رود کلرادو ایجاد شده. دیدنش از نزدیک واقعاً آدم را میخکوب می کند.
• یلوستون (Yellowstone): اولین پارک ملی دنیا، با چشمه های آب گرم رنگارنگ، گیزرهای جوشان و حیات وحش متنوع. اینجا واقعاً حس می کنید به سیاره دیگری قدم گذاشته اید.
• یوسمیتی (Yosemite): در کالیفرنیا، با آبشارهای بلند، صخره های گرانیتی عظیم و درختان سکویا غول پیکر. مکانی بی نظیر برای کوهنوردان و طبیعت گردها.

شهرهای توریستی: از منهتن تا هالیوود

شهرهای آمریکا هم هرکدام دنیای خودشان را دارند:

• نیویورک سیتی (New York City): «شهر هرگز خفته»، با تایمز اسکوئر، مجسمه آزادی، برادوی و موزه های معروف. اینجا قلب تپنده فرهنگ و اقتصاد دنیاست.
• لس آنجلس (Los Angeles): شهر فرشتگان، خانه هالیوود و صنعت سینما. سواحل زیبا، پارک های تفریحی و زندگی لوکس.
• میامی (Miami): با سواحل آفتابی، معماری آرت دکو و فرهنگ پرجنب وجوش لاتین. مکانی عالی برای استراحت و تفریح.
• سان فرانسیسکو (San Francisco): با پل گلدن گیت معروف، تپه های شیب دار و خانه های رنگارنگ. شهری خاص و هنری.
• واشینگتن دی.سی. (Washington D.C.): پایتخت سیاسی، با بناهای تاریخی و موزه های رایگان فراوان.

یادبودها و نمادها

نمی توان از آمریکا حرف زد و از نمادهایش نگفت. کوه راشمور در داکوتای جنوبی، که چهره چهار رئیس جمهور معروف (واشینگتن، جفرسون، روزولت و لینکلن) روی آن کنده کاری شده، یکی از همین نمادهاست. مجسمه آزادی در نیویورک که نماد خوش آمدگویی به مهاجران و آزادی است، و پل گلدن گیت در سان فرانسیسکو که شاهکار مهندسی است، همگی بخشی از هویت آمریکایی هستند.

«ایالات متحده آمریکا، کشوری نیست که تنها بر اساس مکان تعریف شود، بلکه بر اساس ایده، آرمان و اصول عدالت و آزادی استوار است.»

چند نکته جالب و شنیدنی درباره آمریکا

می دانستید آمریکا یکی از تنها سه کشوری است که هنوز رسماً از دستگاه بین المللی یکاها (سیستم متریک) استفاده نمی کند و به واحدهای اندازه گیری بریتانیایی پایبند است؟ یعنی باید با مایل، فوت و پوند کنار بیایید! البته در صنعت و دانشگاه، سیستم متریک کم کم دارد جا باز می کند.

جالب است بدانید که در شهری به نام همترامک در ایالت میشیگان، اکثریت ساکنان مسلمان هستند و صدای اذان در خیابان هایش به گوش می رسد! این نشان می دهد که در این کشور، فرهنگ ها و ادیان مختلف می توانند در کنار هم زندگی کنند. این شهر حتی اعلام کرده که برخلاف سیاست های دولت فدرال، از مهاجران سوری استقبال می کند.

آمریکا بالاترین نرخ کودکان زندانی در بین کشورهای پیشرفته را دارد و هنوز در برخی ایالت ها مجازات اعدام اجرا می شود. این ها نکات جالبی هستند که شاید کمتر شنیده باشید و نشان دهنده پیچیدگی های اجتماعی این کشورند.

نتیجه گیری: نگاهی به فردای آمریکا

ایالات متحده آمریکا، با تمام فراز و نشیب های تاریخی، تنوع فرهنگی و اقتصادی شگفت انگیز، و نقش بی بدیلش در صحنه جهانی، همچنان یک کشور مهم و تأثیرگذار باقی خواهد ماند. از یک طرف با چالش هایی مثل نابرابری اجتماعی، بحث های سیاسی داخلی و تغییرات آب و هوایی دست و پنجه نرم می کند؛ اما از طرف دیگر، قدرت نوآوری، روحیه کارآفرینی و تعهد به اصول دموکراتیک، آن را به سمت آینده ای پر از فرصت سوق می دهد.

چه دوستش داشته باشیم و چه نه، آمریکا همیشه در کانون توجه جهان بوده و خواهد بود. این کشور مثل یک کتاب باز است که هر روز صفحات جدیدی به آن اضافه می شود. درک آن یعنی درک بخش بزرگی از جهان امروز و پیچیدگی هایش. امیدواریم این گشت و گذار در دنیای آمریکا، به شما کمک کرده باشد تا دیدگاه کامل تری از این سرزمین پهناور پیدا کنید و شاید حتی دلتان بخواهد روزی خودتان هم این کشور را از نزدیک کشف کنید.