خلاصه کتاب ماندانا: مادر کوروش بزرگ ( نویسنده عباس سلیمانی امیری )

کتاب «ماندانا: مادر کوروش بزرگ» نوشته عباس سلیمانی امیری، زندگی این بانوی تأثیرگذار را با زبانی داستانی و بر اساس مستندات تاریخی روایت می کند و شما را به دل تاریخ پر فراز و نشیب ایران باستان می برد تا با نقشی کلیدی در شکل گیری یکی از بزرگترین امپراطوری های تاریخ آشنا شوید.

راستش رو بخواین، وقتی صحبت از تاریخ ایران میشه، ناخودآگاه ذهن آدم میره سمت پادشاهان و مردان بزرگ. اما غافل میشیم از نقش پررنگ زنانی که پشت پرده یا حتی در متن حوادث، سرنوشت ساز بودند. ماندانا، مادر کوروش بزرگ، یکی از همین شخصیت های فراموش نشدنیه که شاید کمتر اسمش رو شنیده باشیم، اما اگه نبود، شاید تاریخ جور دیگه ای ورق می خورد. این بانو نه تنها دختر آخرین پادشاه ماد بود، بلکه مادر کسی شد که لقب «بزرگ» رو به اسم خودش چسبوند و امپراطوری هخامنشی رو پایه گذاری کرد. یعنی یه جورایی، هم نقطه پایانی بر یه سلسله بود و هم شروع کننده یه عظمت بی بدیل دیگه. اصلاً فکرش رو بکنید، چه جایگاه ویژه ای داشته این زن!

حالا عباس سلیمانی امیری، نویسنده ای که حسابی عاشق تاریخ و اساطیر ایرانه، اومده و تو کتاب «ماندانا: مادر کوروش بزرگ»، زندگی پر ماجرای این بانوی بزرگ رو برامون روایت کرده. یه رمانی که هم تاریخ رو براتون زنده می کنه، هم شما رو پای یه داستان پرکشش می نشونه. هدف اینه که امروز با هم این کتاب رو کالبدشکافی کنیم، بریم سر وقت خلاصه اش، شخصیت هاش رو بشناسیم و ببینیم اصلا چرا باید این کتاب رو بخونیم. آماده اید یه سفر تاریخی و جذاب رو شروع کنیم؟ پس کمربندها رو محکم ببندید.

درباره نویسنده: عباس سلیمانی امیری و نگاهی به سبک او

عباس سلیمانی امیری، اسم آشنایی برای اون دسته از کتاب خون هایی هست که عشق رمان های تاریخی، مخصوصاً تاریخ پر افتخار ایران باستان رو تو دلشون دارن. ایشون یه جورایی متخصص بازآفرینی تاریخ تو قالب داستانه و کارش اینه که گذشته رو با قلمش زنده کنه تا ما هم بتونیم تو دل حوادث اون دوران نفس بکشیم.

چیزی که تو کارهای آقای سلیمانی امیری به وضوح پیداست، تمرکز ویژه اش روی شخصیت ها و اتفاقات کلیدی تاریخیه. ایشون نه تنها «ماندانا» رو نوشته، بلکه کلی اثر دیگه مثل «بردیا: فرزند کوروش بزرگ، مقتول حسادت» و «بردیا و دختر مصری» رو هم تو کارنامه اش داره. این نشون میده که ایشون حسابی تو تاریخ ایران باستان غرق شده و دغدغه اش اینه که این داستان های ناگفته یا کمتر گفته شده رو به دست ما برسونه. سبک نگارشش هم معمولاً ساده و روونه، یه جورایی انگار یه دوست قدیمی داره براتون قصه میگه. این سادگی باعث میشه که حتی اگه اطلاعات تاریخی خیلی عمیقی هم نداشته باشیم، بتونیم با خیال راحت وارد دنیای داستان بشیم و حسابی ازش لذت ببریم. هدفش بیشتر اینه که اصل ماجرا رو روایت کنه و محتوا رو بهمون منتقل کنه، بدون اینکه بخواد با پیچیدگی های ادبیات مدرن سردرگممون کنه.

ماندانا: بانویی در نقطه عطف تاریخ ایران

خب، بیاید بریم سراغ قهرمان اصلی داستانمون، یعنی ماندانا. این اسم شاید به اندازه کوروش بزرگ به گوشمون نخورده باشه، اما تأثیرش تو تاریخ، دست کمی از پادشاهان نداشته. ماندانا، دختر آژیدهاک، آخرین پادشاه قدرتمند ماد بود و بعدتر همسر کمبوجیه (که تو کتاب با اسم کامبیز هم ازش یاد میشه)، امیرزاده پارسی و مادر کوروش کبیر شد. همین ترکیب رو ببینید، خودش قصه است!

حالا چرا میگیم ماندانا نقطه عطف تاریخه؟ چون این بانو، یه جورایی پلی بود بین دو تا سلسله بزرگ ایران: مادها و هخامنشیان. پدرش پادشاه ماد بود و پسرش، پادشاه هخامنشی شد. تو اون دوران پرآشوب و پر از دسیسه، که قدرت دست به دست میشد و سرنوشت کشورها با یه خواب پادشاه یا یه توطئه دربار تغییر می کرد، ماندانا تونست جایگاه خودش رو حفظ کنه و در بزنگاه های تاریخی، نقش مهمی رو ایفا کنه. اون نه تنها به عنوان یک ملکه و مادر پادشاه، بلکه به عنوان یک زن باهوش و تأثیرگذار تو تحولات سیاسی و اجتماعی اون دوران حضور پررنگی داشت. داستان زندگی اون، گره خورده با سرنوشت یک امپراطوری و یک قهرمان افسانه ای.

خلاصه کامل داستان کتاب ماندانا: مادر کوروش بزرگ

بریم سر اصل مطلب! اگه کنجکاوید که بدونید تو این کتاب چی می گذره، این بخش رو با دقت بخونید. البته قول میدم همه چیز رو لو ندم که اگه خواستید خودتون کتاب رو بخونید، مزه اش از بین نره. این کتاب، یه جورایی مثل یه سفر زمان میمونه که شما رو میبره به دوران پر تلاطم مادها و هخامنشیان.

تولد یک عشق و آغاز سرنوشت

داستان از جایی شروع میشه که همه تو دربار ماد مشغول جشن و سرورن. جشن سالگرد تولد آژیدهاک، پادشاه مقتدر ماد، پدر ماندانا. تو همین جشن و هیاهو، یه اتفاق شیرین میفته که سرنوشت رو عوض میکنه: ماندانا، شاهزاده خانم زیبا و مهربان، با کامبیز (یا همون کمبوجیه)، امیرزاده جوان و رشید پارسی، آشنا میشه. این آشنایی خیلی زود به عشق تبدیل میشه و در نهایت هم این دو دلداده با هم ازدواج می کنند. یه جورایی میشه گفت که این ازدواج، اولین گام تو مسیر تغییرات بزرگ تاریخیه. حالا ماندانا بارداره و قراره ثمره این عشق به دنیا بیاد، اما کسی نمیدونه که این نوزاد، چه سرنوشت عجیبی رو رقم خواهد زد.

خواب وحشتناک پادشاه و دسیسه های دربار

اما داستان همیشه شیرین نمیمونه. پادشاه آژیدهاک، یه شب یه خواب وحشتناک میبینه که حسابی ترس به دلش میندازه. تعبیر این خواب، یه چیز ساده نیست: پیشگویی ها میگن که همین نوه تازه متولد شده، یعنی فرزند ماندانا، روزی تاج و تخت رو از پدربزرگش میگیره و حکومتش رو سرنگون میکنه. حالا پادشاهی که از قدرتش نمیگذره، تصمیم میگیره هر طور شده از شر این نوه خلاص بشه و نذاره که پیشگویی ها به حقیقت بپیوندن. مدیا، همسر آژیدهاک و نامادری ماندانا، که یه زن دسیسه گر و شیطون بود، تو این ماجرا حسابی نقش بازی می کنه و پادشاه رو برای انجام نقشه های شومش تشویق میکنه. بله، تو دربار هم همیشه از این دسیسه ها و نقشه کشیدن ها بوده و هست.

نجات کوروش و سال های پنهانی

آژیدهاک که از ترس به خودش میلرزه، دستور میده نوزاد تازه متولد شده رو از بین ببرن. اما اینجا پای عشق و انسانیت وسط میاد. مهرداد چوپان و همسرش، دلشون به حال این نوزاد بی گناه میسوزه و تصمیم میگیرن به جای اجرای فرمان پادشاه، اونو نجات بدن و بزرگ کنن. این نوزاد که کسی نیست جز کوروش کوچولو، سال ها تو گمنامی و به دور از هیاهوی دربار و تجملات شاهی، تو دامن طبیعت و بین مردم عادی بزرگ میشه. این سال های پنهانی، کوروش رو با واقعیت زندگی مردم آشنا میکنه و پایه و اساس شخصیت عادل و مردمی اون رو میسازه. یه جورایی میشه گفت که سختی های همین دوره، از کوروش یه قهرمان میسازه.

ماندانا، نه تنها مادر یک پادشاه، بلکه نمادی از پیوند و تحول در دل تاریخ پرفراز و نشیب ایران باستان بود؛ زنی که سرنوشتش با سرنوشت یک امپراطوری گره خورد.

بازگشت کوروش و رویارویی سرنوشت ساز

زمان میگذره و کوروش جوان، دیگه یه چوپان ساده نیست. اون حسابی قوی و دلیر شده و هویت اصلیش هم فاش میشه. حالا کوروش آماده است تا به سرنوشت خودش عمل کنه و علیه پدربزرگش، آژیدهاک، قیام کنه. تو این بین، ماندانا هم که مادر واقعیه کوروشه، نقش پررنگی تو این تحولات بازی می کنه. اون نه تنها مادر این قهرمان بزرگه، بلکه با هوش و درایتش، مسیر رو برای پسرش هموار می کنه و یه جورایی میشه گفت که پل ارتباطی بین دو نسل میشه. این رویارویی، نه فقط یه جنگ، بلکه یه نقطه عطفیه که تاریخ ایران رو برای همیشه تغییر میده و دوران مادها رو به پایان میرسونه.

فراتر از مادر کوروش: فعالیت های اجتماعی و انسانی ماندانا

اما ماندانا فقط یه مادر یا یه شاهزاده خانم نیست. کتاب نشون میده که اون یه بانوی نیکوکار و مهربونه که همیشه دغدغه مردم و همسرش رو داشته. تو سالیان طولانی، ماندانا دست از فعالیت های خیرخواهانه برنمیداره و همیشه حامی همسرش تو امور حکومتی و کمک به مردم بوده. اون یه جورایی، نمونه ای از یه زن ایده آل تو اون دوران پر تلاطمه که به جای غرق شدن تو دسیسه های دربار، به فکر آرامش و رفاه مردمش بوده. حتی زرتشت هم تو بخشی از داستان، نقش کوچکی ایفا می کنه و نشون میده که چطور آموزه های اخلاقی و معنوی، تو زندگی اون دوران جایگاه خودشون رو داشتن.

میراث ماندانا و پایان یک دوران

در نهایت، داستان به جمع بندی میرسه و سرنوشت شخصیت ها روشن میشه. با پیروزی کوروش بر آژیدهاک، دوران مادها به پایان میرسه و سلسله قدرتمند هخامنشی به دست کوروش بزرگ بنیانگذاری میشه. ماندانا هم که حالا شاهد به ثمر نشستن تلاش ها و سرنوشت پسرشه، میراث بزرگی رو از خودش به جا میذاره: نه تنها یک پادشاه بزرگ، بلکه نقشی فراموش نشدنی تو تغییر مسیر تاریخ. این کتاب یه جورایی به ما نشون میده که چطور یه زن، میتونه تو دل حوادث بزرگ، تأثیری عمیق و ماندگار داشته باشه و یه داستان هیجان انگیز از شروع یه دوران جدید رو برامون روایت می کنه.

شخصیت های اصلی کتاب و نقش آن ها در روایت

هر داستانی قهرمان ها و ضدقهرمان های خودش رو داره و کتاب «ماندانا» هم از این قاعده مستثنا نیست. بیایید نگاهی بندازیم به شخصیت هایی که تو این کتاب حسابی نقش بازی می کنن و داستان رو پیش میبرن.

ماندانا

ماندانا، قلب داستانه. اون دختر آژیدهاک و مادر کوروش بزرگه. از اول داستان با اون آشنا میشیم، زنی مهربان، باهوش و با اراده که تو دل دربار و دسیسه ها، انسانیت خودش رو از دست نمیده. شخصیت ماندانا تو طول داستان تحول پیدا می کنه؛ از یه شاهزاده عاشق پیشه، به یه مادر نگران، و بعد هم به یه بانوی قدرتمند و خیرخواه تبدیل میشه. اون نه تنها حامی و پشتیبان همسر و پسرشه، بلکه خودش هم به فعالیت های اجتماعی میپردازه و سعی می کنه تأثیر مثبتی رو تو جامعه بذاره. ماندانا یه جورایی نماینده قدرت پنهان و تأثیرگذاری زن تو دل تاریخ پر از مرده.

آژیدهاک

آژیدهاک، پادشاه ماد و پدر مانداناست. یه شخصیت پیچیده که هم قدرت داره و هم از قدرت از دست دادن میترسه. ترس از پیشگویی ها درباره سرنگونی حکومتش توسط نوه اش، اون رو به سمت دسیسه و ظلم میکشونه. آژیدهاک نمادی از پادشاهانی هست که قدرت کورشون می کنه و باعث میشه حتی به نزدیک ترین افرادشون هم رحم نکنن. داستان اون، تلنگریه به عاقبت قدرت طلبی بی حد و مرز.

کوروش بزرگ

قهرمان آینده ایران، کوروش بزرگ، پسر مانداناست. تو این کتاب، ما از بچگی اون رو میبینیم، از زمانی که یه نوزاد بی گناهه و قرار بود کشته بشه، تا زمانی که به عنوان یه جوان دلیر و عادل، علیه پدربزرگش قیام می کنه. رشد و تحولات شخصیتی کوروش، یکی از جذاب ترین بخش های داستانه. اون نه فقط یه جنگجوی قدرتمند، بلکه یه رهبر با بصیرته که عدالت و مردمداری رو سرلوحه کارش قرار میده.

کامبیز

کامبیز، همسر ماندانا و پدر کوروشه. یه امیرزاده پارسی که عاشق ماندانا میشه و همیشه حامی اون و پسرشه. اون مردی با قلبی ساده و بی ریاست که تو تمام مشکلات کنار ماندانا می ایسته و نقش مهمی تو حفظ و تربیت کوروش ایفا می کنه. کامبیز نشون میده که قدرت واقعی، فقط تو تاج و تخت نیست، بلکه تو حمایت و عشق به خانواده و مردم هم میشه اون رو پیدا کرد.

مدیا (همسر آژیدهاک)

مدیا، همسر آژیدهاک و نامادری ماندانا، نقش منفی داستان رو بازی می کنه. اون زنی دسیسه گر و حسوده که از هیچ تلاشی برای به قدرت رسیدن و حذف رقباش فروگذار نمیکنه. مدیا نماینده اون دسته از شخصیت هایی هست که تو دربارها همیشه وجود داشتن و با نقشه های شومشون، باعث و بانی خیلی از اتفاقات ناگوار بودن.

سایر شخصیت های کلیدی

• مهرداد چوپان و همسرش: این دو شخصیت، با نجات دادن کوروش از مرگ حتمی، نقش بسیار مهمی رو تو داستان ایفا می کنن. اونا نماد انسانیت و شجاعت مردم عادی هستن که تو لحظات حساس، دل به دریا میزنن و کاری رو میکنن که هیچ کس دیگه جرئتش رو نداره.
• هارپاژ: سردار مادی که در نهایت به کوروش می پیونده و نقش مهمی در سقوط آژیدهاک داره.
• زرتشت: هرچند نقشش کوچکه، اما حضورش نشون دهنده اهمیت آموزه های اخلاقی و معنوی تو اون دوران تاریخی هست.

نقد و بررسی کتاب ماندانا: مادر کوروش بزرگ

حالا که حسابی با داستان و شخصیت هاش آشنا شدیم، وقتشه که یه نگاه منصفانه به نقاط قوت و ضعف این کتاب بندازیم. هر کتابی، مثل هر اثری، هم جنبه های درخشان داره و هم ممکنه جاهایی باشه که بشه بهترش کرد.

نقاط قوت

• بازآفرینی جذاب و روان تاریخ: یکی از بزرگترین نقاط قوت این کتاب، اینه که یه مقطع حساس و مهم از تاریخ ایران باستان رو، که شاید برای خیلی ها خشک و حوصله سربر باشه، به یه داستان جذاب و پرکشش تبدیل کرده. عباس سلیمانی امیری تونسته روایت تاریخی رو جوری بپیچه تو قالب رمان که خواننده بدون خستگی، تا آخرش رو دنبال کنه.
• تمرکز بر شخصیت زن تأثیرگذار: تو تاریخ های معمول، معمولاً کمتر به نقش زنان پرداخته میشه. این کتاب با تمرکز روی ماندانا، نه تنها این خلا رو پر می کنه، بلکه نشون میده که چقدر زنان می تونستن تو بزنگاه های تاریخی، تأثیرگذار باشن و مسیر حوادث رو تغییر بدن. این برای خانم هایی که دنبال الگوهای تاریخی هستن، یه اتفاق خیلی خوبه.
• زبان ساده و قابل فهم: نویسنده از یه زبان ساده و بی تکلف استفاده کرده که باعث میشه همه جور خواننده ای، چه اونایی که حرفه ای رمان میخونن و چه اونایی که تازه دارن با کتاب های تاریخی ارتباط میگیرن، بتونن به راحتی با داستان ارتباط برقرار کنن و حسابی ازش لذت ببرن.
• استناد به منابع تاریخی معتبر: هرچند این یه رمانیه، اما نویسنده تلاش کرده که پایه و اساس داستانش رو روی مستندات تاریخی معتبر بنا کنه. این باعث میشه که خواننده هم سرگرم بشه و هم اطلاعات تاریخی درستی رو به دست بیاره، بدون اینکه حس کنه داره یه کتاب درسی میخونه.
• ایجاد علاقه به مطالعه تاریخ ایران: مطمئناً خیلی ها بعد از خوندن این کتاب، ترغیب میشن که بیشتر درباره مادها، هخامنشیان، کوروش بزرگ و ماندانا تحقیق کنن. این یعنی کتاب تونسته کاری رو بکنه که شاید هیچ کتاب درسی ای نتونه: ایجاد شور و اشتیاق برای مطالعه تاریخ کشورمون.

نقاط ضعف (با رویکرد تحلیلی و سازنده)

راستش رو بخواین، وقتی یه کتاب تاریخی تو قالب رمان نوشته میشه، همیشه یه چالش بزرگی وجود داره: اینکه چقدر به جنبه داستانی بپردازیم و چقدر به جنبه تاریخی. تو این کتاب هم بعضی ها ممکنه بگن:

• سادگی بیش از حد در برخی بخش ها: بعضی منتقدین ادبی، شاید بگن که داستان تو برخی جاها یه کم ساده لوحانه پیش میره و از تکنیک های پیچیده رمان نویسی مدرن خبری نیست. اما باید این رو هم در نظر بگیریم که هدف اصلی نویسنده، بیشتر روایت روان و محتوامحور تاریخ تو قالب داستان بوده، نه خلق یه اثر ادبی با پیچیدگی های فرمی خاص. یعنی اولویت با رسوندن پیام تاریخی بوده تا هنرنمایی ادبی.
• توالی زمانی و عمق شخصیت ها: بعضی از خواننده ها هم ممکنه حس کنن که توالی زمانی اتفاقات گاهی اوقات اونقدر که باید دقیق نیست یا عمق شخصیت ها میتونست بیشتر باشه. اما این هم باز برمیگرده به همون هدف نویسنده که خواسته یه داستان جامع و قابل فهم برای عموم ارائه بده. وقتی قراره یه دوره طولانی از تاریخ تو یه کتاب روایت بشه، گاهی اوقات فدا کردن جزئیات برای حفظ کلیت داستان اجتناب ناپذیره. به هر حال، این کتاب بیشتر یه پل برای ورود به دنیای تاریخ ایران باستانه، نه یک پژوهش آکادمیک عمیق.

این کتاب برای چه کسانی مناسب است؟

اگه تا اینجا اومدید، پس حتماً کنجکاوید که بدونید این کتاب دقیقاً برای کی خوبه. اجازه بدید خلاصه و مفید بگم:

• تاریخ دوستان و علاقه مندان به ایران باستان: اگه شیفته تاریخ کهن ایران هستید و دوست دارید دوران ماد و هخامنشی رو تو یه قالب داستان گونه تجربه کنید، این کتاب حسابی به کارتون میاد.
• رمان خوان ها: اگه به رمان های تاریخی علاقه دارید و دوست دارید هم سرگرم بشید و هم چیزی یاد بگیرید، «ماندانا» یه انتخاب عالیه.
• دانشجویان و پژوهشگران تاریخ و ادبیات: برای کسایی که دنبال منابعی هستن تا با بازآفرینی های داستانی از شخصیت های تاریخی آشنا بشن، این کتاب می تونه یه دیدگاه جدید بده.
• کسایی که دنبال پیش زمینه از کتابن: اگه قبل از خرید یا خوندن کامل کتاب، دوست دارید با فضای کلی، سبک و اهمیتش آشنا بشید، این خلاصه حسابی بهتون کمک می کنه.
• جوانانی که میخوان با تاریخ آشتی کنن: اگه دوست دارید فرزندانتون یا جوان ترها رو با تاریخ ایران به زبانی جذاب و داستانی آشنا کنید، این کتاب یه شروع فوق العاده است.
• علاقه مندان به نقش زنان در تاریخ: برای کسایی که میخوان با شخصیت های زن تأثیرگذار تاریخ آشنا بشن، ماندانا یه نمونه درخشان و قابل تأمله.

بخشی از کتاب ماندانا: مادر کوروش بزرگ (نمونه ای از متن)

برای اینکه حس و حال کتاب رو بهتر درک کنید، اینجا یه تیکه از متن رو براتون میذارم تا ببینید عباس سلیمانی امیری چطور براتون قصه میگه:

به این ترتیب شاه آژی دهاک پادشاه ماد، دخترش ماندانا را به پایتخت فراخواند و ماندانا هم به ناچار به اتفاق همراهان بدان سوی حرکت کردند. علت احضار ماندانا به اکباتان چه بود؟ آیا همان طوری که نوشته بود، بیماری پدرش بود که در بستر افتاده؟ آیا این قضیه همان نقشه های شومی بود که مدیا همسر آژی دهاک آن را طراحی کرده بود تا ماندانا را به اکباتان برگرداند؟ آژی دهاک بدون چون و چرا و بی هیچ تاخیری آن چه را که مدیا گفته بود و توصیه نموده بود به اجرا درآورد؟ آخرین نقشه ی مدیا بازگرداندن ماندانا و کامبیز به اکباتان بود که گویا در این کار هم موفق شده بود. این زن دسیسه گر طرحی ریخت و شاه را بر آن داشت که به ماندانا و کامبیز پیغام دهد و آنان را به پایتخت بخواند. طرح مدیا این بود که علاوه بر بیماری شاه، قیام «آرشام» را هم در سرزمین ماد مطرح کردند که در این مورد به وجود کامبیز هم نیاز است تا بتواند به کمک سرداران، آن شورش را بخواباند و آرامش برقرار کند. کامبیز که مردی ساده دل و بی ریا بود، تحت تأثیر نامه ی آژی دهاک قرار گرفت و برای یاری رساندن به شاه به همراه همسرش ماندانا به سوی سرزمین ماد حرکت کردند، اما نمی دانستند که آن زن نابکار چه دامی برای آنان گسترده است و چه فکر شومی در سر دارد. بازگشت ماندانا و شوهرش کامبیز به سرزمین ماد برای مردم اکباتان باعث شگفتی شده بود. مردم شهر از دسیسه های شاه و همسرش بی خبر بودند و نمی دانستند چرا به این زودی ماندانا و شوهرش به اکباتان برگشتند؟ و آن ها نیز این را هم نمی دانستند که چه عاملی باعث گردید تا ماندانا و کامبیز با هم ازدواج کنند.

فهرست کامل فصول کتاب (برای آشنایی بیشتر)

اگه دوست دارید دقیقاً بدونید که کتاب از چه مسیری شما رو به دل داستان میبره، نگاهی به فهرست فصولش بندازید. این فهرست نشون میده که نویسنده چه سیر روایتی رو برای ما در نظر گرفته:

1. مقدمه
2. جشن تولد
3. ماندانا در مراسم
4. مدیا و آژی دهاک
5. حیله های مدیا
6. پیغام ماندانا
7. کامبیز و شاه
8. مرگ پرستاشپ
9. ماندانا و پدرش
10. کامبیز و اسپهبدان
11. خواب ماندانا
12. کامبیز فرمان دار ری
13. تعبیر خواب ماندانا
14. نامه ی کامبیز
15. کامبیز و شکار
16. کامبیز در غار
17. ماندانا و ملکه
18. عروسی ماندانا
19. کابوس آژی دهاک
20. مدیا و ماندانا
21. کودک ماندانا
22. بی قراری ماندانا
23. جوانی کوروش
24. خواب شاه
25. کوروش و شاه
26. ملاقات کوروش و ماندانا
27. ملاقات کوروش و مهرداد
28. کوروش و آژی دهاک
29. انگشتری ماندانا
30. کامبیز مروج مذهب زرتشت
31. کوروش و پدرش
32. هارپاژ و کوروش
33. کوروش در ماد
34. کوروش و سپاکو
35. مرگ آژی دهاک
36. مرگ چیش پش
37. ماندانا و گنج پدرش
38. ماندانا و عروسی نوشین
39. پندهای کامبیز

مشخصات فنی کتاب (نسخه الکترونیک و چاپی)

برای اونایی که دوست دارن جزئیات فنی کتاب رو هم بدونن، یه نگاهی به این جدول بندازید:

مشخصه	توضیح
نام کتاب	ماندانا: مادر کوروش بزرگ
نویسنده	عباس سلیمانی امیری
ناشر چاپی	انتشارات طلایه
سال انتشار	۱۴۰۲ (اطلاعات رقبا 1395 رو نشون میدن، اما بر اساس بریف جدید 1402)
فرمت کتاب الکترونیک	EPUB
تعداد صفحات	260 صفحه
زبان	فارسی
شابک	978-600-7602-43-0
موضوع کتاب	داستان و رمان تاریخی ایرانی، داستان و رمان عاشقانه ایرانی

سایر آثار عباس سلیمانی امیری

اگه از قلم و سبک روایت عباس سلیمانی امیری خوشتون اومده و دوست دارید کارهای دیگه ایشون رو هم بخونید، اینجا چند تا از آثار دیگه این نویسنده رو براتون لیست می کنم تا سرنخ داشته باشید و برید سراغشون:

• بردیا: فرزند کوروش بزرگ، مقتول حسادت
• بردیا و دختر مصری
• کودکی و جوانی کوروش کبیر
• پری زاد «پروشات»: همسر داریوش دوم، زنی شجاع و جسور
• امیران دیلمی
• کوروش کبیر در گذرگاه تاریخ
• سرگذشت پادشاهان زن

همونطور که میبینید، ایشون حسابی تو کار تاریخ ایران باستانه و اگه این حوزه براتون جذابه، میتونید از بقیه کتاب هاش هم حسابی لذت ببرید و اطلاعاتتون رو بیشتر کنید.

نتیجه گیری و فراخوان به عمل

خب، رسیدیم به انتهای سفرمون تو دنیای «ماندانا: مادر کوروش بزرگ». دیدیم که این کتاب، فقط یه رمان ساده نیست، بلکه یه پلیه بین تاریخ پر افتخار ایران و دنیای پر کشش داستان. عباس سلیمانی امیری با قلم روان و محتوامحورش، تونسته زندگی یکی از بانوان تأثیرگذار تاریخ رو برامون زنده کنه و نشون بده که چطور یه زن، میتونه نقش کلیدی تو شکل گیری بزرگترین امپراطوری های دنیا داشته باشه. این کتاب، نه تنها یه خلاصه از زندگی ماندانا رو بهمون میده، بلکه حسابی کنجکاومون میکنه که بیشتر درباره تاریخ ماد و هخامنشی و البته خود کوروش بزرگ بدونیم.

اگه شما هم مثل من عاشق تاریخ ایران هستید یا دوست دارید یه رمان تاریخی جذاب و آموزنده بخونید، بهتون پیشنهاد می کنم حتماً نسخه کامل کتاب «ماندانا: مادر کوروش بزرگ» رو تهیه کنید و بخونید. مطمئنم که از غرق شدن تو دنیای پر ماجرای اون دوران حسابی حال می کنید. این کتاب یه فرصت خوبه که هم سرگرم بشید و هم کلی اطلاعات تاریخی ناب به دست بیارید. حالا شما هم اگه این کتاب رو خوندید یا بعداً خوندید، خوشحال میشم نظراتتون رو تو بخش کامنت ها با ما و بقیه به اشتراک بذارید. مشتاقانه منتظر شنیدن دیدگاه های شما هستم!