معرفی سریال تفکیک فصل ۲ (Severance Season 2)

سریال Severance Season 2 یا همان جداسازی، قرار است دوباره ذهن ما را به دنیایی ببرد که مرز بین کار و زندگی شخصی، به طرز عجیبی از بین رفته. فصل اول این سریال، همه ما رو با ایده جراحی تفکیک هویت کاری و زندگی عادی آشنا کرد، جایی که کارمندها بدون اینکه خارج از محیط کارشون چیزی از شغلشون بدونن، فقط وظایفشون رو انجام میدن. حالا در فصل دوم، این بازی فکری پیچیده تر میشه و قراره به عمق اتفاقات شوکه کننده پایان فصل اول بپردازیم.

اگر شما هم مثل ما حسابی منتظر بودید تا ببینید سرنوشت مارک، هلی و بقیه کارمندهای شرکت مرموز Lumon چی میشه، جای درستی اومدید. قراره توی این مقاله، حسابی گشت و گذار کنیم توی داستان جدید، بازیگرهای جدید و قدیمی، نقد و نظرهای منتقدها و از همه مهم تر، مفهوم های عمیق و گاهی ترسناکی که این فصل با خودش میاره. آماده باشید برای یه تحلیل جامع و هیجان انگیز از یکی از بهترین سریال های Apple TV+!

سریال Severance: دنیایی که خاطرات رو جدا می کنه!

بیاید اول یه مرور سریع داشته باشیم روی ایده اصلی این سریال که این قدر همه رو جذب خودش کرده. فرض کنید شغلی دارید که وقتی وارد محل کار می شید، هیچ خاطره ای از زندگی شخصیتون ندارید و وقتی هم که از محل کار خارج میشید، هیچ یادآوری از اتفاقات داخل شرکت ندارید! این همون ایده جداسازی یا Severance هست که شرکت مرموز Lumon Industries با یه عمل جراحی عجیب، روی کارمنداش اجرا می کنه.

این ایده، سریال رو تو ژانرهای مختلفی مثل علمی-تخیلی، تریلر روانشناختی و درام قرار میده. از همون اول، سوال های فلسفی زیادی رو تو ذهن ما میندازه: هویت واقعی ما چیه؟ آیا بخش های جداشده وجود ما میتونن زندگی مستقل داشته باشن؟ و البته، شرکت Lumon با این همه اسرار و فلسفه کی یر ایگان (Kier Eagan) که مثل یه فرقه عمل می کنه، چه هدف نهایی ای داره؟ فصل اول ما رو به این دنیای عجیب پرتاب کرد و حالا فصل دوم قراره لایه های عمیق تری از این پازل رو برملا کنه.

خلاصه داستان فصل دوم سریال تفکیک (بدون اسپویل جدی!)

هممون یادمونه که فصل اول با یه پایان بندی نفس گیر تموم شد. اینیها یا همون نسخه های درونی کاراکترها (مارک، هلی، ایروینگ و دیلن) موفق شدن برای چند لحظه کنترل بدن های اوتی یا بیرونی خودشون رو به دست بگیرن و اطلاعات مهمی رو فاش کنن. حالا سوال اینه که بعد از این آشوب، چه اتفاقی برای اونا و شرکت Lumon افتاده؟

فصل دوم درست از جایی شروع میشه که ما رو تو شوک پایان فصل قبل رها کردن. مارکِ اینی بعد از افشای هویت واقعی همسرش، جما (خانم کیسی)، تو دنیای اوتی ها سرگردون و گیج میشه. هلی هم که هویت واقعی هلنا ایگان، دختر صاحب Lumon، رو فاش کرده، با واکنش های شدیدی از سمت خانواده اش و خود شرکت مواجه میشه. دیلن و ایروینگ هم با عواقب سنگین کارهاشون دست و پنجه نرم می کنن.

شرکت Lumon که حالا حسابی از این شورش اینی ها عصبانیه، تصمیم میگیره اوضاع رو سخت تر کنه. محیط کار و قوانین شرکت تغییرات زیادی می کنه و چالش های جدیدی برای کارمندهای تفکیک شده به وجود میاد. این فصل نشون میده که اولین مواجهه ها و درگیری های اوتی ها با پیامدهای کارهایی که اینی ها انجام دادن، چطور زندگی همه رو زیر و رو می کنه. قراره با عمیق تر شدن به دنیای Lumon، بفهمیم این شرکت تا کجا میتونه پیش بره تا اسرارش رو حفظ کنه و کنترل مطلق رو تو دستاش نگه داره.

وضعیت کاراکترهای اصلی بعد از پایان نفس گیر فصل اول

یادش بخیر، اون لحظه های آخر فصل اول که نفس مون تو سینه حبس شده بود! هر کدوم از کاراکترها تو یه موقعیت خاص و پر از ابهام بودن. مارک، که تازه فهمیده بود همسرش، جما، زنده است و داره تو Lumon به عنوان خانم کیسی کار می کنه، تو اون وضعیت قفل گشایی ذهنی، کلی حرف ناگفته رو به خواهرش و رئیسش کوبل زد. هلی هم که تو مهمونی خانوادگی، هویت اصلیش (هلنا ایگان) رو آشکار کرد و خواست لومن رو رسوا کنه، با واکنش های سختی از طرف خانواده اش روبرو شد.

ایروینگ، بیچاره، تو همون حالت سردرگمی و نیمه خاطره ای از دنیای اوتیش، به سمت خونه دوستش رفت تا پرده از رازها برداره. و دیلن، که قهرمانانه دکمه رو نگه داشته بود تا بقیه بتونن کارشون رو انجام بدن، با یه آینده نامعلوم تو دفتر Lumon تنها موند. فصل دوم دقیقا از همین نقاط بحرانی شروع میشه و نشون میده که هر کدوم از این کاراکترها چطور با عواقب تصمیماتشون و اطلاعات جدیدی که به دست آوردن، دست و پنجه نرم می کنن. این وضعیت جدید، روابط بین اینی و اوتی رو به مراتب پیچیده تر و پرچالش تر می کنه.

بازیگران و عوامل فصل دوم Severance: ستاره هایی که برگشتن و چهره های جدید!

یکی از دلایل اصلی موفقیت سریال Severance Season 2، تیم بازیگری و عوامل حرفه ای پشت صحنه است. فصل دوم هم با همون کیفیت و حتی با اضافه شدن چند اسم بزرگ، قراره ما رو میخکوب کنه.

مغزهای متفکر پشت پرده: دن اریکسن و بن استیلر

این سریال مدیون دو مغز متفکر اصلیه: دن اریکسن که خالق و نویسنده اصلیه و ایده ناب این سریال رو آورده، و بن استیلر که علاوه بر تهیه کنندگی اجرایی، کارگردانی بخش عمده ای از اپیزودهای سریال رو هم به عهده داشته. استیلر با سابقه طولانیش تو کمدی و درام، یه نگاه خاص به سریال داده که همزمان هم بامزه است و هم ترسناک و عمیق. ترکیب دیدگاه اریکسن که تازه وارد دنیای حرفه ای سریال سازی شده بود و تجربه بن استیلر، باعث شده Severance یه اثر منحصر به فرد باشه.

کاراکترهای آشنا و بازی های درخشان

بی انصافیه اگه از بازی های فوق العاده بازیگرها حرف نزنیم که واقعا با تمام وجودشون نقش اینی و اوتی رو زندگی کردن:

• آدام اسکات (مارک اسکات): بازی درخشانش تو نقش مارک، چه اینی بی خبر و چه اوتی غمگین و درگیر، واقعاً نفس گیره. اون تونسته تفاوت های ریز و درشت این دو شخصیت رو به بهترین شکل نشون بده.
• بریت لوئر (هِلی آر): نقش هلی رو با اون همه شورش و مقاومت، واقعاً دیدنی بازی کرده. اون نماد مبارزه علیه Lumon و تلاش برای آزادیه.
• جان تورتورو (ایروینگ بِیلیف) و زک چِری (دیلن جی): این دو نفر هم تو فصل دوم، قوس های شخصیتی عمیق تری پیدا می کنن. ایروینگ با اون همه جستجو برای پیدا کردن عشقش و دیلن با تلاش برای ارتباط با فرزندانش، حسابی ما رو درگیر می کنن.
• پاتریشیا آرکت (هارمونی کوبِل): کوبل، رئیس مارک، یه شخصیت شرور و پیچیده ست که با بازی فوق العاده آرکت، عمق بیشتری پیدا کرده. اون هم تو فصل دوم با چالش های درونی خودش روبرو میشه.
• ترامِل تیلمن (سِث میلچیک): این نگهبان وفادار Lumon، نقش کلیدی تو کنترل و ایدئولوژی شرکت داره و تو این فصل هم حسابی مرموز و تاثیرگذار ظاهر میشه.

تازه واردها: چهره هایی که به Lumon پیوستند!

برای اینکه داستان پیچیده تر و جذاب تر بشه، فصل دوم چندین بازیگر جدید و مشهور رو هم به تیم خودش اضافه کرده که هر کدوم قراره نقش مهمی تو اتفاقات داشته باشن:

• گوئندولین کریستی (Gwendoline Christie): بازیگر معروف سریال بازی تاج و تخت که حضورش همیشه جذابه.
• مریت ویور (Merritt Wever): یه بازیگر توانا که میشه انتظار یه نقش خاص و متفاوت رو ازش داشت.
• عالیه شوکت، باب بالابان، رابی بنسون، استفانو کارانانته، جان نوبل، اولافور داری اولافسون هم از جمله بازیگرانی هستند که به این فصل اضافه شدن و هر کدوم به نوعی داستان رو غنی تر می کنن.

البته نباید از حضور جنجالی تیم کوک، مدیرعامل اپل، تو تیزر فصل دوم هم غافل شد! این حرکت تبلیغاتی، حسابی سروصدا کرد و نشون داد که اپل چقدر روی موفقیت این سریال حساب باز کرده. حضور تیم کوک که تو تیزر نقش یه اینی رو بازی می کنه، نه تنها یه حرکت بازاریابی هوشمندانه بود، بلکه مرز بین واقعیت و دنیای Severance رو هم کمی محو کرد و نشون داد که ایده این سریال چقدر میتونه ملموس باشه.

کولد هاربور و مفاهیم عمیق تر فصل دوم Severance (هشدار اسپویل شدید!)

خب، اگه تا اینجا فصل دوم رو ندیدید و نمی خواید داستان براتون لو بره، بهتره این بخش رو رد کنید! چون قراره وارد عمق تاریک ترین رازهای Lumon بشیم و از کولد هاربور حرف بزنیم.

رمزگشایی از پرونده مرموز کولد هاربور

فصل دوم، بالاخره پرده از معمای کولد هاربور برداشت که توی فصل اول فقط اسمش رو شنیده بودیم و یه جورایی با پرونده همسر مارک، جما، گره خورده بود. معلوم شد که جما نمرده و داره تو طبقه آزمایش Lumon مورد آزمایش های وحشیانه قرار می گیره. کولد هاربور در واقع یه اتاق کاملاً خالیه که فقط یه گهواره و یه پیچ گوشتی توشه. این دو تا آیتم، نمادی از یکی از دردناک ترین خاطرات جما هستن: سقط جنین و مشکل ناباروری که اون و مارک رو به کلینیک ناباروری Lumon کشونده بود.

هدف از این آزمایش، اینه که ببینن تراشه تفکیک شدگی تا چه حد میتونه عمیق ترین زخم های روحی رو سرکوب کنه. جما تو این اتاق، با خاطرات تروماتیکش روبرو میشه، اما نسخه جدیدش که توسط داده های تیم پالایش کلان طراحی شده، بدون هیچ احساسی مشغول باز کردن گهواره میشه. این نشون میده که Lumon میتونه نه تنها خاطرات، بلکه هویت و شخصیت یه فرد رو به طور کامل بازنویسی کنه و جنبه های اساسی وجودیش رو حذف کنه. این یعنی یه پله فراتر از جداسازی ساده خاطرات؛ اینجا دیگه دارن روح آدم ها رو دستکاری می کنن.

آزمایشات غیرانسانی لومن و فلسفه کی یر

همون طور که تو فصل دوم فهمیدیم، پرونده کولد هاربور فقط نوک کوه یخ بود. Lumon نه تنها آزمایش های غیرانسانی انجام میده، بلکه سوژه های آزمایشیش رو بعد از تموم شدن کارشون، به روشی آیینی و کاملاً فرقه ای به قتل می رسونه. این کار با قربانی کردن یه بز که تو بخش پرورش پستانداران بزرگ شده، انجام میشه. اونا باور دارن که روح این بز قراره به سمت کی یر ایگان هدایت بشه.

تکنولوژی تفکیک شدگی لومن اونقدر ترسناکه که میتونه عمیق ترین تراماها رو سرکوب کنه و حتی شخصیت افراد رو از نو برنامه ریزی کنه. این یعنی اونا میتونن هر کسی رو به یه ربات بی احساس تبدیل کنن که هیچ درکی از گذشته و هویت خودش نداره.

شخصیت لورن (با بازی گوئندولین کریستی) که مسئول پرورش بزهاست، از تعداد زیاد بزهای قربانی شده ناراحته. این ناراحتی نشون میده که Lumon تا حالا چندین سوژه آزمایش رو قبل از جما به قتل رسونده. این الگوی وحشتناک، تایید می کنه که هر کسی که آزمایش تفکیک شدگی رو کامل کنه، از بین میره تا اطلاعات به بیرون شرکت درز نکنه.

مضامین اصلی فصل دوم: درگیری با خویشتن و چالش های درونی

اگه فصل اول بیشتر حول محور خودفریبی می چرخید و نشون میداد که چطور آدما خودشون رو گول میزنن تا با واقعیت کنار بیان، Severance Season 2 این ایده رو به یه سطح عمیق تر برده: درگیری با خویشتن و چالش های درونی. دیگه فقط بحث این نیست که اینی و اوتی از هم بی خبرن، بلکه حالا هر دو نسخه یه شخصیت، هویت و دغدغه های خاص خودشون رو دارن که ممکنه با هم تضاد داشته باشن.

این فصل به پیچیدگی روابط بین اینی و اوتی یه شخصیت میپردازه. مثلاً مارک دیگه فقط یه کارمند بی خبر نیست؛ اون به عنوان اینی، هلی رو دوست داره و به عنوان اوتی، همسرش، جما، براش مهمه. این دو نسخه از یه نفر، با هم درگیرن که کدوم هدف زندگی بهتری رو دنبال می کنه. اینی ها تصمیمات سختی میگیرن که برای تعیین مسیر زندگیشون خیلی مهمه. آیا باید برای آزادی خودشون بجنگن، یا به وضعیت فعلی تن بدن؟

تحول کاراکترها: از مارک تا کوبل

تو این فصل، تک تک کاراکترها یه مسیر تحول خاص رو طی می کنن:

• مارک: درگیری عمیق تری با عشق و از دست دادن رو تجربه می کنه. اون متوجه میشه که عشقش به جما، فقط تو دنیای اوتی ها نیست و اینی اون هم به هلی حس داره. این دوگانگی، مارک رو به چالش میکشه.
• دیلن، ایروینگ و هلی: تلاش های اونا برای آزادی، پررنگ تر و خطرناک تر میشه. دیلن تو یه مثلث عشقی عجیب بین دوتا نسخه از خودش و همسرش گیر می کنه. ایروینگ هم با اینکه سعی میکنه ماموریت اوتیش برای افشای Lumon رو رها کنه، اما نمیتونه ذات جستجوگرش رو نادیده بگیره. هلی هم که دیگه نیاز به گفتن نداره؛ شورشش به اوج خودش میرسه و حسابی داستان رو هیجان انگیز می کنه.
• شخصیت های فرعی: میلچیک، هارمونی کوبل و خانم هوانگ (که بچه ست)، همگی تو این فصل با درگیری های درونی خودشون روبرو میشن. کوبل باید انتخاب کنه که آیا هنوز به کی یر وفاداره یا میخواد مستقل عمل کنه. میلچیک هم که همیشه دنبال تایید Lumon بوده، تو یه موقعیت سخت، ذات واقعی و وحشی خودش رو نشون میده.

نقد اجتماعی: بازتاب مشاغل مدرن و اخلاقیات تکنولوژی

سریال Severance Season 2 فقط یه داستان علمی تخیلی نیست؛ یه آینه است برای نشون دادن تحقیرها و ماهیت جداکننده مشاغل مدرن. این سریال به طرز بی رحمانه ای به این سوال میپردازه که آیا کار کردن باید تمام هویت ما رو تعریف کنه؟ چقدر از وجودمون رو حاضریم فدای کار کنیم؟

سوال هایی که Severance مطرح می کنه، واقعاً ما رو به فکر فرو میبره: هدف واقعی کار چیه؟ مرزهای اخلاقی تو تکنولوژی کجاست؟ آیا میتونیم برای بهره وری بیشتر، انسانیت رو قربانی کنیم؟ این سریال با اغراق های ژانر علمی-تخیلی، یه واقعیت دیستوپیایی (ویران شهری) رو پیش چشم ما میذاره که خیلی هم از دنیای امروز ما دور نیست. پدیده هایی مثل استعفای بزرگ (Great Resignation) که تو سال های اخیر شاهدش بودیم، نشون میده که دغدغه های Severance چقدر به واقعیت نزدیکه.

منتقدان چی میگن؟ نگاهی به نظرات و امتیازهای Severance Season 2

فصل اول سریال Severance حسابی سر و صدا کرد و کلی نقد مثبت گرفت. حالا ببینیم منتقدان درباره فصل دوم چی میگن و آیا تونسته انتظارات رو برآورده کنه؟

تحسین ها و انتقادات: سریال جاه طلبانه یا پیچیدگی زیاد؟

اکثر منتقدان، فصل دوم رو هم مثل فصل اول، تحسین کردن. خیلی ها از جاه طلبی سریال، پیچیدگی های داستان، بازی های بی نظیر بازیگرها و کارگردانی عالی بن استیلر تعریف کردن. اونا میگن که سریال تونسته همون حس و حال عجیب و اتمسفریک رو حفظ کنه و در عین حال، به سوال های زیادی جواب بده و لایه های جدیدی به داستان اضافه کنه.

• ورایتی: سریال Severance به خوبی غرابت خودش رو حفظ کرده و با دراماتیزه کردن قوانین مستبدانه و جداکننده مشاغل مدرن، سفر بی نظیری رو به تصویر میکشه.
• نیویورک تایمز: این فصل با چرخش های داستانی تازه، همچنان جاه طلبانه ترین، تمام عیارترین و لذت بخش ترین محصول تلویزیونه. پیچیدگی های داستان هیچ وقت جلوی هدف، قلب و شوخ طبعی سریال رو نمیگیره.
• گاردین: جداسازی یه سریال مسحورکننده، باشکوه، غم انگیز و فاتحانه است.

البته بعضی ها هم انتقاداتی داشتن. مثلاً ممکنه ریتم داستان برای بعضی ها کند به نظر بیاد یا ابهاماتی که هنوز حل نشدن، کمی مخاطب رو گیج کنه. اما در کل، نظرات مثبت خیلی بیشتر از منفی بوده و نشون میده Severance Season 2 هم تونسته جایگاه خودش رو به عنوان یه سریال باکیفیت و تامل برانگیز حفظ کنه.

امتیازدهی: Severance 2 در برابر فصل اول

برای اینکه یه دید کلی از عملکرد فصل دوم داشته باشیم، بد نیست نگاهی به امتیازهای کسب شده تو سایت های معتبر بندازیم و اون رو با فصل اول مقایسه کنیم:

نام سایت	فصل اول	فصل دوم
IMDb (کاربران)	۸.۷ از ۱۰	۸.۷ از ۱۰ (کل سریال)
متاکریتیک (منتقدان)	۸۳ از ۱۰۰	۸۶ از ۱۰۰
راتن تومیتوز (منتقدان)	۸.۵ از ۱۰	۸.۹ از ۱۰

همون طور که میبینید، فصل دوم نه تنها موفقیت های فصل اول رو تکرار کرده، بلکه تو بعضی موارد حتی امتیازهای بالاتری هم کسب کرده که نشون دهنده کیفیت بالای این فصله.

از زبان خالق و بازیگران: ناگفته هایی از فصل دوم Severance

شنیدن حرف های خالق و بازیگران درباره ساخت یه سریال، همیشه جذابیت های خاص خودش رو داره. ببینیم اونا درباره Severance Season 2 چی میگن.

دن اریکسن: چالش ها و الهام ها

دن اریکسن، خالق این دنیای عجیب، میگه که بعد از موفقیت غیرمنتظره فصل اول، ساخت فصل دوم هم راحت تر بود و هم سخت تر. راحت تر بود چون حالا میدونستن که چطور کمدی شخصیت محور و تریلر علمی-تخیلی رو با هم ترکیب کنن. اما سخت تر بود چون فشار انتظارات بالا رفته بود. اریکسن به یه نکته جالب اشاره میکنه: فصل اول زمانی پخش شد که مردم بعد از قرنطینه داشتن به اداره ها برمیگشتن و از خودشون می پرسیدن که آیا کار کردن همون نقشی رو تو زندگی ما بازی می کنه که قبلاً می کرد؟ این ارتباط سریال با پدیده استعفای بزرگ (Great Resignation) که خیلیا از کارشون خارج شدن چون دنبال معنای عمیق تری تو زندگیشون بودن، نشون میده که ایده Severance چقدر به واقعیت زندگی ما نزدیکه.

بن استیلر درباره پایان بندی فصل اول گفته بود که تماشاگرا دیوونه میشن! و راست میگفت. اما اون نقطه عطف، بهترین راه برای تموم کردن داستان بود و کلی سوال جدید برای فصل دوم به وجود آورد.

پاتریشا آرکت، جان تورتورو و بریت لوئر: تجربیات بازیگری

پاتریشا آرکت که نقش پیچیده هارمونی کوبل رو بازی میکنه، میگه که بن استیلر با سناریوی قسمت اول بهش زنگ زده و اون حسابی مجذوب این جهان داستانی شده. اون میگه: با خودم گفتم نمی دونم از کجا سر در میاریم، اما می خوام تو این سفر همراه شما باشم. آرکت به جزئیات عجیب طراحی صحنه هم اشاره میکنه؛ مثلاً همه چیز با برند Lumon ساخته شده بوده و حتی لباس زیر کاراکترهای زن هم بخشی از ساختار سازمانی Lumon بوده! اونها حتی سر صحنه فیلمبرداری گم میشدن چون دیوارها دائم تغییر میکردن.

جان تورتورو که نقش ایروینگ رو بازی میکنه، میگه که به این دلیل به داستان علاقه مند شده که مردم واقعاً خودشون رو از کار جدا میکنن. اون میگه که دوست داشته نقش یه مرد جدی و رسمی رو بازی کنه که ناگهان با یه موج احساسی قوی روبرو میشه. تورتورو به کریستوفر واکن که نقش برت رو بازی میکنه، اشاره میکنه و میگه که او مثل یه نوازنده جازه و همیشه با ایده های جدید شما رو غافلگیر میکنه.

بریت لوئر (هلی) هم میگه: فکر می کنم شخصیت هلی به زیبایی تجسم این ایده است که ما اغلب بدترین دشمن خودمونیم. اون میگه که هلی تو یه صحنه خاص با بازتاب غول آسای خودش روبرو میشه و این براش مثل مواجهه با بدترین دشمنش بوده. این جملات نشون میده که بازیگرها چقدر عمیق با نقش هاشون ارتباط برقرار کردن و چقدر تونستن پیچیدگی های دنیای Severance رو درک کنن.

آیا می دانستید؟ نکات جالب و رازهای پنهان Severance

دنیای Severance پر از جزئیات ریز و پنهونه که کشفشون میتونه خیلی جذاب باشه:

• منابع الهام: این سریال از منابع مختلفی الهام گرفته. یکی از جالب ترین اونها، افسانه ترسناک شهری اتاق های عقبی (The Backrooms) هست که داستان هزارتوی بی پایانی از اتاق های اداری رو روایت میکنه با بوهای خاص و نورهای وزوزکننده. بازی ویدیویی حکایت استنلی (The Stanley Parable) و فیلم درخشان نمایش ترومن (The Truman Show) هم از دیگه الهام بخش های این سریال بودن.
• کامپیوترهای Lumon: اگه دقت کرده باشید، رایانه های بخش پالایش داده ها، دکمه اسکیپ (Escape) ندارن! یه جورایی نماد اینه که هیچ راه فراری برای اینی ها وجود نداره.
• طراحی ساختمان Lumon: جرمی هیندِل، طراح صحنه، ترکیبی از شمایل دفاتر اداری دهه های ۶۰، ۷۰ و ۸۰ رو برای طراحی Lumon در نظر گرفته. منبع الهامش هم معمار نوگرایی به نام ایرو سارینِن بوده. حتی منبع آبی که مقابل ساختمان اصلی قرار داره، جوری طراحی شده که شبیه یه ترانزیستور باشه، چون این مکان (آزمایشگاه های قدیمی بل در نیوجرسی) محل ابداع ترانزیستور بوده.
• خانواده ایگان: دن اریکسن، خالق سریال، اهل آلیمپیا در ایالت واشینگتن هست که رستوران های زنجیره ای اونجا از سال ۱۹۴۸ به خانواده ایگِن تعلق داره. جالبه که مالکان شرکت Lumon تو سریال هم همین خانواده ایگِن هستن!
• جداسازی در دنیای واقعی: ایده جداسازی کاملاً جدید نیست. پیش از این، ارتش آمریکا تو قالب برنامه های پنهان OGA (حدود سال های ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۳) آزمایش هایی رو برای تغییر شرایط افراد با استفاده از نور، انزوا و ممانعت از خواب انجام داده بود.

آینده Lumon و فصل سوم Severance: چی در انتظارمونه؟

بعد از اون پایان بندی دیوانه وار و پر از سوال Severance Season 2، حتماً همه ما مشتاقیم بدونیم فصل سوم چی برامون داره. این فصل، زمینه ساز یه جنگ بزرگ شده، هم از نظر درونی برای کاراکترها و هم از نظر بیرونی بین اینی ها و Lumon.

وضعیت کاراکترها در پایان فصل دوم

تو پایان فصل دوم، جما (یا همون خانم کیسی) به همراه دوون (خواهر مارک) و هارمونی کوبل، خارج از محدوده Lumon هستن. این یه مزیت بزرگه، چون اونا الان یه شاهد زنده دارن که میتونه درباره آدم ربایی Lumon، آزمایش های غیرقانونی انسانی و وضعیت اسفناک طبقه آزمایش شهادت بده. اما این آزادی با یه هزینه سنگین همراه شده: مارک حالا تو Lumon گیر افتاده و سرنوشتش نامعلومه.

خطوط داستانی احتمالی و سوالات بی پاسخ

فصل سوم باید به عواقب آزادی جما و افشاگری هاش بپردازه. آیا اونا میتونن Lumon رو رسوا کنن؟ از طرف دیگه، سرنوشت اون اینیهای شورشی که تو پایان فصل دوم علیه Lumon متحد شده بودن، چی میشه؟ بعید به نظر میرسه که اونا به راحتی کنترل رو دوباره به اوتی هاشون بدن.

فصل بعدی قراره به این مضمون بپردازه که وقتی طبقه تفکیک شده دیگه توسط قوانین سفت و سخت محیط کار اداره نشه، بلکه توسط شخصیت های مستقلی اداره بشه که برای آزادی خودشون میجنگن، چه اتفاقی میفته. آیا اینی ها میتونن هویت خودشون رو پیدا کنن و یه زندگی مستقل داشته باشن؟ آیا Lumon میتونه این شورش رو سرکوب کنه؟ و البته، رازهای بیشتری از خانواده ایگان و فلسفه کی یر حتماً تو فصل سوم برملا میشه. انتظارات برای فصل سوم حسابی بالاست و میشه انتظار یه جنگ تمام عیار رو داشت!

Severance Season 2 واقعاً تونست روایت سریال رو عمیق تر و پیچیده تر کنه. این فصل با پرداختن به چالش های درونی کاراکترها و گسترش دنیای مرموز Lumon، جایگاه خودش رو به عنوان یکی از مهم ترین و تامل برانگیزترین سریال های زمان ما تثبیت کرد. اگه هنوز این سریال رو ندیدید، حتماً بهش یه فرصت بدید. و اگه دیدید، نظراتتون رو درباره این فصل جذاب با ما به اشتراک بذارید. آماده باشید برای هیجان های بیشتر تو فصل بعدی!