قاضی اجرای احکام کیفری

قاضی اجرای احکام کیفری مثل یک فرمانده میدانی عمل می کند، کسی که مسئول به سرانجام رساندن رأی دادگاه است؛ یعنی همین که حکم نهایی صادر شد، اوست که وارد میدان می شود تا اطمینان حاصل کند عدالت، نه فقط روی کاغذ، که در واقعیت هم اجرا شود. نقش او در نظام قضایی ما حیاتی و پررنگ است، چون اینجا جایی است که حرف های قانون به عمل تبدیل می شوند و سرنوشت آدم ها رقم می خورد.

حتماً تا حالا این جمله معروف را شنیده اید که عدالت باید دیده شود. خب، مرحله اجرای حکم دقیقاً همان جایی است که این جمله معنا پیدا می کند. بعد از کلی رفت وآمد در دادگاه و دادسرا، وقتی قاضی ها به نتیجه می رسند و حکمی صادر می شود، این تازه اول ماجراست. اجرای این حکم، خودش یک دنیای دیگر است که به دقت، تخصص و البته نگاهی انسانی نیاز دارد. اینجاست که پای یک شخصیت کلیدی به میان می آید: قاضی اجرای احکام کیفری. این قاضی، پلی است بین رأی قطعی دادگاه و دنیای واقعی، جایی که قرار است حکم به درستی و انصاف اجرا شود.

شاید فکر کنید کارش فقط امضا کردن و دستور دادن است، اما نه، خیلی فراتر از این حرف هاست. او باید حواسش به همه چیز باشد؛ از رعایت حقوق زندانی ها گرفته تا اطمینان از اینکه حکم، همان طور که قانون گفته، پیاده شود. گاهی حتی می تواند بگوید حکمی که به دستش رسیده، از نظر قانونی ایراد دارد و نباید اجرا شود! این خودش نشون میده که چقدر جایگاه مهم و حساسی داره. توی این مقاله می خواهیم با هم قدم به قدم، به دنیای این قاضی وارد بشیم و ببینیم دقیقاً چه وظایفی داره، چه اختیاراتی داره و چرا حضورش اینقدر برای تضمین یک اجرای عادلانه حیاتیه.

اجرای حکم، آخرین ایستگاه عدالت (مفهوم نهاد اجرای احکام کیفری و جایگاه قاضی)

پرونده های کیفری، معمولاً یه مسیر پرپیچ وخم و طولانی دارند؛ از مرحله تحقیقات و بازپرسی گرفته تا صدور کیفرخواست، دادگاه و در نهایت، صدور رأی. اما آیا با صدور رأی، همه چیز تموم میشه؟ نه! تازه می رسیم به مهم ترین مرحله: اجرای حکم. این مرحله، آخرین حلقه از زنجیره عدالته که اگه درست و دقیق اجرا نشه، تمام زحمات و تصمیمات قبلی ممکنه به هدر بره. اجرای حکم یعنی همون جایی که مجازاتِ تعیین شده، چه حبس باشه، چه جزای نقدی یا هر چیز دیگه، واقعاً عملی میشه.

نهاد اجرای احکام کیفری کجاست و کی مسئولشه؟ (ماده 484 ق.آ.د.ک)

به طور کلی، مسئولیت اجرای احکام کیفری با دادستانه. دادستان که خودش مسئول حفظ حقوق عمومی و پیگیری جرائم در جامعه است، یک واحد مخصوص برای این کار داره که بهش میگن معاونت اجرای احکام کیفری. این واحد زیر نظر مستقیم دادستان کار می کنه و وظیفه اصلیش اینه که احکام قطعی کیفری رو به مرحله عمل دربیاره. البته در بعضی مناطق و با تشخیص رئیس قوه قضائیه، ممکنه این واحد توی خود زندان ها یا مراکز اصلاح و تربیت هم مستقر بشه تا کارها سریع تر و دقیق تر پیش بره. این یعنی اونقدر کار اجرای حکم مهمه که خودش یه سازمان و تشکیلات مخصوص داره.

توی این معاونت، آدم های مختلفی مشغول به کار هستند: از قاضی های اجرای احکام کیفری گرفته که الان داریم درباره شون حرف می زنیم، تا مددکارهای اجتماعی، مأموران اجرا و مأموران مراقبتی. هر کدوم از این ها، نقش خودشون رو دارند تا فرآیند اجرای حکم، هم قانونی باشه و هم انسانی. مثلاً مددکار اجتماعی به وضعیت روحی و اجتماعی زندانی ها رسیدگی می کنه و مأموران اجرا هم مسئولیت های عملیاتی رو به عهده دارند.

حالا اگه در حوزه های قضایی بخش باشیم، یعنی جاهای کوچیک تر که دادسرا ندارند، مسئولیت اجرای احکام کیفری به عهده رئیس دادگاهه و اگه اون نباشه، دادرس علی البدل این کار رو انجام میده. پس هر جا که باشید، مطمئن باشید یه نفر هست که حواسش به اجرای حکم هاست.

خب، اصلاً قاضی اجرای احکام کیفری کیه؟

قاضی اجرای احکام کیفری دقیقاً همون شخصی است که توی معاونت اجرای احکام کیفری، وظیفه اصلی اجرای حکم رو به دوش می کشه. این قاضی، یک فرد حقوقدان و با تجربه است که حداقل باید سه سال سابقه خدمت قضایی داشته باشه. چرا سه سال؟ چون کارش واقعاً حساسه و نیاز به درک عمیق از قوانین و البته فهم شرایط انسانی داره.

هدف از وجود این قاضی فقط این نیست که مهر تأیید بزنه و بگه اجرا بشه. بلکه فلسفه وجودیش اینه که مطمئن بشه اجرای حکم، با روح و شخصیت مجرمین سازگار باشه، حقوق محکومین رعایت بشه و همه چیز طبق موازین قانونی و انسانی پیش بره. این یعنی اون نه فقط یه ناظر حقوقی، بلکه یه ناظر اجتماعی هم هست. اون باید بین قانون خشک و خالی و شرایط واقعی و انسانی، تعادل برقرار کنه. به قول معروف، قانون همیشه همون طور که نوشته شده، قابل اجرا نیست و گاهی نیاز به انعطاف و درک شرایط داره، و این قاضی همون کسیه که این انعطاف رو وارد کار می کنه.

از نظارت بر زندان تا مرخصی زندانی؛ وظایف قاضی اجرای احکام کیفری چیاست؟ (بر اساس ماده 489 ق.آ.د.ک)

وظایف قاضی اجرای احکام کیفری خیلی گسترده و متنوعه و فقط به صدور دستور خلاصه نمیشه. از وقتی که یک حکم قطعی میشه، تا وقتی که مجازات به طور کامل به پایان میرسه، این قاضی نقش فعال و مؤثری داره. ماده 489 قانون آیین دادرسی کیفری، مهم ترین وظایف این قاضی رو به ما میگه که با هم یه نگاهی بهشون می اندازیم:

دستور اجرا و نظارت دقیق:

اولین و شاید اصلی ترین وظیفه قاضی اجرای احکام اینه که دستور اجرای حکم های لازم الاجرا رو صادر کنه. لازم الاجرا یعنی چی؟ یعنی حکمی که دیگه قطعی شده و هیچ راهی برای اعتراض قانونی بهش نمونده. قاضی باید از همون لحظه اول تا آخرین مرحله اجرای حکم، نظارت دقیق داشته باشه. مثلاً اگه حکم حبسه، باید حواسش باشه که محکوم به موقع به زندان بره و اگه جریمه نقدیه، مراحل پرداختش به درستی طی بشه. این نظارت باعث میشه که همه چیز طبق قانون و بدون هیچ تخلفی پیش بره.

قاضی ناظر زندان: چشم و گوش عدالت در پشت میله ها:

یکی از مهم ترین وظایفی که به قاضی اجرای احکام کیفری داده شده، اینه که نقش قاضی ناظر زندان رو هم ایفا کنه. یعنی چی؟ یعنی باید به طور مرتب به زندان ها سر بزنه و اوضاع و احوال زندانی ها رو از نزدیک بررسی کنه. این نظارت فقط برای کنترل نیست، بلکه برای حفظ حقوق زندانی ها هم هست. مثلاً باید ببینه آیا بهداشت زندان رعایت میشه؟ آیا با زندانی ها درست برخورد میشه؟ آیا اون ها به نیازهای پزشکی و درمانی دسترسی دارند؟ این بخش از کارش نشون میده که عدالت فقط مربوط به بیرون از زندان نیست، بلکه باید در داخل زندان ها هم جاری باشه و حقوق شهروندی زندانی ها، حتی با وجود محکومیت، حفظ بشه.

اعلام نظر برای عفو و آزادی مشروط:

عفو و آزادی مشروط، دو فرصت مهم برای محکومین هستند تا زندگی جدیدی رو شروع کنند. قاضی اجرای احکام در اینجا نقش مشورتی داره. یعنی وقتی قرار میشه پرونده یک زندانی برای عفو یا آزادی مشروط بررسی بشه، قاضی اجرای احکام باید نظرش رو درباره شرایط اون زندانی، رفتارهاش توی زندان و اینکه آیا مستحق این فرصت هست یا نه، اعلام کنه. نظر او می تونه توی تصمیم گیری نهایی خیلی مؤثر باشه، چون اون کسیه که از نزدیک با پرونده و وضعیت زندانی در ارتباطه.

اعطای مرخصی به محکومان:

گاهی اوقات، برای حفظ روحیه زندانی ها، رسیدگی به امور خانوادگی شون یا حتی برای آماده کردنشون برای بازگشت به جامعه، نیاز به اعطای مرخصی هست. این هم یکی دیگه از وظایف و اختیارات قاضی اجرای احکام کیفری است. البته اعطای مرخصی طبق قوانین و مقررات خاصی صورت می گیره و قاضی باید همه جوانب رو بسنجه؛ مثلاً آیا زندانی در طول مرخصی فرار نمی کنه؟ آیا خطری برای جامعه نداره؟ این اختیار، جنبه انسانی اجرای حکم رو نشون میده و به زندانی این امکان رو میده که ارتباطش با دنیای بیرون و خانواده اش قطع نشه.

رسیدگی به حال و روز محکومان خاص:

بعضی از محکومین شرایط ویژه ای دارند؛ مثلاً سالمند هستند، یا به بیماری های روانی یا جسمی صعب العلاج مبتلا هستند و نیاز به مراقبت های خاص دارند. در چنین مواردی، قاضی اجرای احکام مسئول تصمیم گیری درباره اون هاست. ممکنه دستور بده که زندانی در یک مرکز درمانی بستری بشه، یا شرایط خاصی رو برای نگهداریش در زندان فراهم کنه. این موضوع خیلی مهمه، چون حتی کسی که مرتکب جرم شده، نباید به خاطر بیماری یا کهولت سن، از حقوق اولیه انسانیش محروم بشه. اینجاست که نقش قاضی اجرای احکام واقعاً رنگ انسانی می گیره.

دیگه چه کارهایی از قاضی برمیاد؟ (سایر وظایف)

علاوه بر این وظایف مهمی که گفتیم، قاضی اجرای احکام کیفری وظایف دیگه ای هم داره که ممکنه توی قوانین و آیین نامه های دیگه بهش اشاره شده باشه. مثلاً می تونه در مورد اموال محکومین تصمیم گیری کنه، یا دستور ملاقات های ویژه بده. خلاصه، هرچیزی که به اجرای صحیح و عادلانه مجازات مربوط میشه، تحت نظارت و تصمیم گیری این قاضی قرار داره. این گستردگی وظایف نشون میده که جایگاه این قاضی، چقدر محوری و تأثیرگذاره.

اختیارات قاضی اجرای احکام کیفری؛ چرا حرفش انقدر مهم میشه؟

شاید فکر کنید قاضی اجرای احکام فقط یک مجریه و حرف و تصمیم نهایی رو دادگاه صادر کننده رای میزنه. اما اینطور نیست! این قاضی اختیارات مهمی هم داره که باعث میشه نقش اون فقط در حد یک اجرا کننده باقی نمونه. این اختیارات بهش اجازه میده تا در بعضی مواقع، حتی روی روند اجرای یک حکم قطعی هم تأثیر بگذاره و جلوی اجرای اشتباه یا ناعادلانه رو بگیره.

لازم الاجرا ندانستن یک رأی؛ قدرت ماده 491 ق.آ.د.ک:

یکی از مهم ترین و خاص ترین اختیاراتی که قانون به قاضی اجرای احکام کیفری داده، اینه که اگه تشخیص بده یک رأی صادره، از لحاظ قانونی لازم الاجرا نیست، می تونه جلوی اجرای اون رو بگیره. ماده 491 قانون آیین دادرسی کیفری صراحتاً می گه: هرگاه قاضی اجرای احکام کیفری، رأی صادره را از لحاظ قانونی لازم الاجراء نداند، مراتب را با اطلاع دادستان به دادگاه صادرکننده رأی قطعی اعلام و مطابق تصمیم دادگاه اقدام می کند.

یعنی چی؟ یعنی اگه قاضی ببینه توی حکم یه ایراد قانونی اساسی هست که باعث میشه نتونه اون رو اجرا کنه (مثلاً حکم صادر شده بر اساس یک قانون منسوخ باشه، یا مجازاتی تعیین شده باشه که اصلاً در اون جرم خاص پیش بینی نشده)، نباید کورکورانه اجرا کنه. بلکه وظیفه داره این ایراد رو به دادستان اطلاع بده و بعد هم به دادگاهی که رأی رو صادر کرده، گزارش بده. در واقع این، یه نوع ترمز اضطراریه تا جلوی اجرای یک حکم مشکل دار گرفته بشه. اینجا قاضی اجرای احکام فقط یک مجری نیست، بلکه یک ناظر حقوقی دقیق هم هست.

در واقع، قاضی اجرای احکام کیفری با استفاده از ماده ۴۹۱، قرار نیست جای دادگاه بنشیند و حکمی را که صادر شده، دوباره قضاوت کند؛ بلکه هدف این است که اگر ایرادی بنیادی و واضح در مرحله اجرا به چشم می خورد، جلوی اجرای یک حکم مشکل دار گرفته شود.

فراغ دادرس و پیچیدگی های ماده 491؛ قاضی می تونه حرف خودش رو عوض کنه؟

حالا اینجا یه بحث مهم حقوقی پیش میاد به اسم قاعده فراغ دادرس. این قاعده میگه وقتی یک قاضی حکمی رو صادر کرد و پرونده از دستش رفت، دیگه نمی تونه همون حکم رو تغییر بده یا دوباره راجع بهش تصمیم بگیره. به قول معروف قاضی فارغ شده. این قانون برای اینه که اطمینان از قطعیت احکام قضایی حفظ بشه و هر روز نشه یه حکم رو عوض کرد.

خب حالا سؤال اینجاست که این اختیار قاضی اجرای احکام کیفری که می تونه رأی رو لازم الاجرا ندونه (ماده 491)، با قاعده فراغ دادرس تداخل پیدا نمی کنه؟ یعنی دادگاهی که رأی رو صادر کرده، آیا بعد از گزارش قاضی اجرای احکام، می تونه رأیش رو تغییر بده؟

این یک بحث پیچیده بین حقوقدان هاست و نظرات متفاوتی وجود داره. بعضی ها معتقدند که این اختیار قاضی اجرای احکام، نباید به تغییر اساسی رأی منجر بشه، چون با قاعده فراغ دادرس در تضاده. اون ها میگن دادگاه فقط در مواردی مثل سهو قلم (اشتباه نوشتاری) یا رفع ابهام (توضیح دادن بخشی از حکم که واضح نیست) می تونه تغییری ایجاد کنه، نه اینکه اصل حکم رو عوض کنه.

اما در مقابل، بعضی دیگه معتقدند که هدف ماده 491، دقیقاً همینه که جلوی یک اشتباه قضایی گرفته بشه، حتی اگه مستلزم بازنگری در رأی باشه. اون ها میگن اگر قاضی اجرای احکام ایرادی رو پیدا کنه که فراتر از یه سهو قلم ساده باشه و مثلاً به ماهیت جرم یا مجازات برگرده، دادگاه صادرکننده رأی باید این اختیار رو داشته باشه که تصمیم مقتضی رو بگیره. این تصمیم مقتضی لزوماً صدور حکم جدید نیست، ولی می تونه به معنای اصلاح یا توضیح بیشتر باشه. این موضوع، ظرافت های خاص خودش رو داره و نشون میده که حتی در مرحله اجرا هم، دقت و دانش حقوقی حرف اول رو می زنه.

البته نکته مهم اینه که حتی اگه قاضی اجرای احکام، یک ایراد رو تشخیص بده، خودش نمی تونه رأی رو تغییر بده. فقط می تونه گزارش بده و تصمیم نهایی با دادگاهی است که رأی رو صادر کرده. این یعنی سلسله مراتب قضایی هنوز هم حفظ میشه و هر کسی در جایگاه خودش تصمیم گیری می کنه.

اختیارات دیگه که قاضی داره:

علاوه بر این اختیارات مهم، قاضی اجرای احکام کیفری ممکنه در مواردی هم اختیار داشته باشه که تصمیماتی مثل دستور بازداشت موقت در شرایط خاص، یا تغییر قرار تأمین (مثلاً تبدیل قرار وثیقه به کفالت) رو بگیره. این اختیارات بهش کمک می کنه تا بتونه پرونده رو به بهترین شکل ممکن مدیریت کنه و در مواقع ضروری، تصمیمات لازم رو اتخاذ کنه.

تفاوت ها و ارتباطات: قاضی اجرای احکام در کنار بقیه چی کار می کنه؟

در نظام قضایی ما، نقش های مختلفی وجود داره که هر کدوم وظایف خاص خودشون رو دارند. گاهی اوقات این نقش ها ممکنه شبیه به هم به نظر برسند، اما در واقع تفاوت های کلیدی با هم دارند. قاضی اجرای احکام کیفری هم در ارتباط با چند مقام قضایی دیگه کار می کنه و مهمه که تفاوت و ارتباطشون رو بدونیم.

فرق قاضی اجرای احکام با دادیار اجرای احکام و قاضی ناظر زندان:

شاید براتون سؤال پیش بیاد که فرق قاضی اجرای احکام کیفری با دادیار اجرای احکام چیه؟ خب، در بسیاری از دادسراها، دادیارها مسئولیت های اولیه و اداری اجرای احکام رو به عهده دارند. یعنی کارهای مقدماتی مثل بایگانی کردن پرونده ها، ابلاغ دستورات و پیگیری های اولیه رو انجام میدن. اما قاضی اجرای احکام، اختیارات قضایی بیشتری داره و تصمیمات مهم و اساسی تر رو میگیره. در واقع دادیار بیشتر نقش کمک کننده و مجری دستورات قاضی رو داره.

در مورد قاضی ناظر زندان هم باید بگم که معمولاً همین قاضی اجرای احکام کیفری، وظیفه نظارت بر زندان ها رو هم به عهده می گیره. یعنی این دو نقش اغلب در یک نفر تجمیع میشن. اما اگه به هر دلیلی نیاز باشه، ممکنه یه قاضی دیگه به طور خاص برای نظارت بر زندان ها تعیین بشه. هدف از هر دو نقش، اطمینان از اجرای صحیح حکم و حفظ حقوق زندانی هاست.

همکاری با دادستان، دادگاه صادرکننده رای، و سازمان زندان ها:

قاضی اجرای احکام کیفری، آدم تنهایی نیست و کارش رو باید با همکاری و هماهنگی با نهادهای دیگه پیش ببره.

1. ارتباط با دادستان: همونطور که گفتیم، کل نهاد اجرای احکام زیر نظر دادستانه. پس قاضی اجرای احکام باید گزارش های لازم رو به دادستان ارائه بده و در مواردی که نیاز به تصمیم گیری بالاتر هست، با اون هماهنگ باشه. مثلاً در مورد لازم الاجرا ندانستن یک رأی، حتماً باید دادستان رو در جریان قرار بده.
2. ارتباط با دادگاه صادرکننده رأی: در مواردی مثل همون ماده 491 که گفتیم، قاضی اجرای احکام مستقیماً با دادگاهی که رأی رو صادر کرده در ارتباطه. این ارتباط برای رفع ابهامات، تصحیح اشتباهات یا حتی بحث بر سر لازم الاجرا بودن یک رأی ضروریه.
3. ارتباط با سازمان زندان ها: از اونجایی که بخش بزرگی از وظایف قاضی اجرای احکام مربوط به امور زندانی ها و زندان ها میشه، هماهنگی تنگاتنگ با سازمان زندان ها و مسئولین زندان ها از اوجب واجباته. این هماهنگی برای اعطای مرخصی، رسیدگی به وضعیت محکومین خاص، نظارت بر وضعیت زندانی ها و خیلی کارهای دیگه لازمه.

خلاصه کلام، کار قاضی اجرای احکام کیفری یک کار تیمی و چندجانبه است که نیاز به هماهنگی با خیلی از بخش های دیگه نظام قضایی و اجرایی کشور داره.

حقوق شما در مرحله اجرا: نکاتی که باید بدانید!

حالا که با وظایف و اختیارات قاضی اجرای احکام کیفری آشنا شدیم، خوبه که کمی هم در مورد حقوق خودمون در این مرحله بدونیم. چه شما شاکی باشید، چه محکوم، یا حتی خانواده یک زندانی، دونستن این نکات می تونه خیلی بهتون کمک کنه. مرحله اجرای حکم هم مثل بقیه مراحل، حقوق و تکالیفی داره که باید بهشون واقف باشید.

اعتراض به تصمیمات قاضی اجرای احکام:

شاید فکر کنید تصمیمات قاضی اجرای احکام همیشه نهایی و بدون چون و چراست. اما در برخی موارد، امکان اعتراض به تصمیمات اون وجود داره. البته این اعتراض ها مثل اعتراض به حکم اصلی دادگاه نیستند و معمولاً در چارچوب های مشخصی صورت می گیرند. مثلاً اگه قاضی اجرای احکام در مورد اعطای مرخصی، یا وضعیت نگهداری یک محکوم خاص تصمیمی بگیره که شما فکر می کنید اشتباهه، ممکنه بتونید از طریق مراجع بالاتر (مثل دادستان) یا حتی دادگاه صادرکننده رأی، اعتراض خودتون رو مطرح کنید. این حق اعتراض باعث میشه که کار قاضی اجرای احکام هم تحت نظارت باشه و همه چیز بر اساس قانون و انصاف پیش بره.

جدول زیر، چند نمونه از تصمیمات قاضی اجرای احکام و مرجع احتمالی اعتراض به آن ها را نشان می دهد:

تصمیم قاضی اجرای احکام	مرجع احتمالی اعتراض	ملاحظات
عدم موافقت با مرخصی محکوم	دادستان یا رئیس حوزه قضایی	بر اساس آیین نامه ها و قوانین مربوط به زندان ها
عدم موافقت با آزادی مشروط/عفو	مراجع مربوط به عفو و آزادی مشروط	نظر قاضی مشورتی است، تصمیم نهایی با مراجع بالاتر
تصمیمات مربوط به وضعیت نگهداری محکومان خاص (بستری، درمان)	دادستان یا مرجع قضایی بالاتر	بر اساس قوانین و مقررات پزشکی و حقوقی
لازم الاجرا ندانستن رأی (ماده 491)	دادگاه صادرکننده رأی قطعی	قاضی اجرای احکام خودش مستقیماً به دادگاه گزارش می دهد

چرا مشاوره حقوقی اجرای احکام مهمه؟

مثل همه مراحل دیگه دادرسی، مرحله اجرای حکم هم پیچیدگی های خاص خودش رو داره. قوانین و مقررات زیادی در این زمینه وجود داره که دونستن همه اون ها برای افراد عادی سخته. اگه شما یا عزیزانتون با پرونده ای در مرحله اجرای احکام درگیر هستید، بهترین کار اینه که حتماً با یک وکیل متخصص یا مشاور حقوقی مشورت کنید.

یک وکیل متخصص می تونه:

• حقوق شما رو به طور کامل توضیح بده.
• در مورد تصمیمات قاضی اجرای احکام بهتون مشاوره بده.
• کمکتون کنه تا اعتراضات قانونی رو به درستی مطرح کنید.
• مسیر قانونی رو برای شما روشن کنه و از اتلاف وقت و انرژی تون جلوگیری کنه.

یادتون باشه، دونستن قانون و استفاده از مشاوره های تخصصی، می تونه تفاوت بزرگی در سرنوشت پرونده شما ایجاد کنه و بهتون کمک کنه تا با آرامش و اطمینان بیشتری این مرحله رو پشت سر بگذارید. پس اگه با سوال یا ابهامی روبرو شدید، حتماً از یه حقوقدان کمک بگیرید.

نتیجه گیری

خلاصه اینکه، قاضی اجرای احکام کیفری یک پایه اصلی و غیر قابل انکار در سیستم قضایی ماست. این قاضی نه فقط یک مهره روی صفحه شطرنج عدالته، بلکه ستون فقراتی است که تضمین می کنه حکم ها به درستی، قانونی و مهم تر از همه، انسانی اجرا بشن. از نظارت بر وضعیت زندان ها و زندانی ها گرفته تا تصمیم گیری در مورد مرخصی و آزادی مشروط، یا حتی اعلام لازم الاجرا نبودن یک حکم، همه و همه نشون دهنده وسعت وظایف و اهمیت جایگاه این قاضی است.

نقش او فقط به مجازات محدود نمیشه، بلکه تلاشی برای انطباق حکم با شرایط واقعی و انسانی محکومان، و در نهایت، کمک به بازگشت آن ها به جامعه است. این نگاه انسانی، وجه تمایز قاضی اجرای احکام و عاملی است که باعث میشه عدالت، نه فقط خشک و بی روح، بلکه با درک و ملاحظه هم اجرا بشه. پس اگه شما هم به نحوی با فرآیندهای اجرای احکام درگیر هستید، حتماً اطلاعات کافی کسب کنید و در صورت لزوم، با یک وکیل متخصص مشورت کنید تا از حقوق خودتون باخبر باشید و بتونید بهترین تصمیمات رو بگیرید. این دانش، قدرت شماست.