
اموزش دستور زبان فارسی برای امتحان نهایی
کسب نمره کامل در بخش دستور زبان فارسی امتحان نهایی، نه فقط یک آرزو، بلکه با یادگیری درست و تمرین کافی، کاملاً شدنیه و می تونه حسابی معدل شما رو بالا ببره.
اگه شما هم از اون دانش آموزایی هستین که با نزدیک شدن به امتحان نهایی فارسی، دغدغه دستور زبان رو دارین، دقیقاً اومدین جای درستی! این مقاله برای همه شماها نوشته شده؛ چه دانش آموز سال دوازدهم باشین و بخواین تو این روزهای آخر یه جمع بندی خفن داشته باشین، چه دهمی و یازدهمی که می خواین از الان پایه های دستوری تون رو حسابی قوی کنین تا برای سال دوازدهم آماده بشین. حتی اگه کنکوری هستین و برای بخش دستور زبان کنکور دنبال یه منبع کامل و خودمونی می گردین، باز هم این راهنما می تونه حسابی بهتون کمک کنه. اینجا قراره دستور زبان رو نه فقط حفظ کنیم، بلکه کاملاً یاد بگیریم، با کلی مثال از نمونه سوالات نهایی، نکات تستی و تشریحی، و کلی تمرین که دیگه هیچ نقطه ای براتون مبهم نمونه. خلاصه که آماده بشین برای یه سفر دلچسب تو دنیای دستور زبان فارسی!
پایه های اساسی دستور زبان فارسی (مرور نکات دهم و یازدهم)
قبل از اینکه شیرجه بزنیم تو مباحث پیچیده تر و پرنکته دوازدهم، باید مطمئن بشیم که پایه های کار رو خوب بلدیم. مثل ساختن یه خونه می مونه؛ اگه فونداسیون محکم نباشه، دیوارها بالا نمیره که هیچ، هر لحظه ممکنه کل ساختمون خراب شه! پس بیاین یه مرور سریع و کاربردی روی چیزایی که تو سال های قبل یاد گرفتیم، داشته باشیم.
۱.۱. واحد های ساختاری زبان
زبان فارسی، مثل بقیه زبان ها، از یه سری قطعات کوچیک تر و بزرگ تر ساخته شده که کنار هم قرار می گیرن و معنی رو می سازن. این واحدها رو بشناسیم:
- واژه: کوچکترین واحد معنی دار زبان. مثل «کتاب»، «رفتم»، «زیبا». هر واژه یه معنی مشخص داره.
- گروه: دو یا چند واژه که کنار هم قرار می گیرن و معنی کامل تری رو نشون می دن، اما هنوز جمله نیستن. گروه خودش انواع مختلفی داره:
- گروه اسمی: مثل «آن کتاب زیبا»، «پنج دانش آموز درس خوان». (کتاب و دانش آموز هسته این گروه ها هستن).
- گروه فعلی: مثل «دارم می روم»، «باید بخوانم».
- گروه قیدی: مثل «بسیار سریع»، «هر روزی».
- گروه وصفی: مثل «کتاب خواندنی»، «هوای دلنشین». (این گروه به اسم قبل از خودش معنی اضافه می کنه).
- جمله: یه مجموعه از واژه ها یا گروه ها که یه پیام کامل رو می رسونه و حتماً فعل داره (حتی اگه فعلش حذف شده باشه!). مثل «هوا خوب است»، «من درس خواندم».
۱.۲. انواع واژه ها (طبقه بندی کلمات)
کلمات تو زبان فارسی نقش های مختلفی دارن. شناختن این نقش ها خیلی مهمه، چون هم به معنی جمله کمک می کنه، هم تو تجزیه و تحلیل دستوری حرف اول رو می زنه. بیاین ببینیم کلمات چند دسته ان:
- اسم: کلمه ای که برای نامیدن شخص، شیء، مکان، حیوان یا مفهوم به کار می ره. مثل «رضا»، «میز»، «مدرسه»، «شیر»، «مهربانی».
نکته: اسم ها می تونن مفرد یا جمع باشن (کتاب/کتاب ها)، معرفه یا نکره (کتابی/کتاب).
- فعل: کلمه ای که وقوع کاری، حالتی یا رویدادی رو تو زمان مشخص نشون می ده. مهم ترین بخش یه جمله فعله. مثل «خورد»، «می رود»، «بنویس».
نکته: فعل زمان (ماضی، مضارع، امر) و شخص و شمار داره.
- صفت: کلمه ای که حالت، مقدار، رنگ، اندازه یا ویژگی اسم رو بیان می کنه. صفت همیشه همراه اسم میاد. مثل «گل زیبا»، «کتاب جدید»، «مرد شجاع».
- قید: کلمه ای که معنی فعل، صفت یا قید دیگه ای رو کامل می کنه یا بهش توضیح بیشتری می ده. قیدها معمولاً جواب سوالاتی مثل «چگونه؟»، «کجا؟»، «کی؟»، «چقدر؟» هستن. مثل «تند راه رفت»، «بسیار زیباست»، «همیشه می آید».
- حرف: کلمه ای که معنی مستقل نداره و وظیفه اش ایجاد ارتباط بین کلمات یا جمله هاست. مثل «و»، «یا»، «از»، «به»، «در»، «برای»، «که».
- ضمیر: کلمه ای که به جای اسم میاد تا از تکرارش جلوگیری کنه. مثل «او»، «ما»، «اینها»، «خودش».
نکته: ضمیرها انواع مختلفی دارن؛ شخصی، اشاره، پرسشی، مشترک، مبهم.
- شبه جمله (اصوات): کلماتی که معنی و مفهوم یه جمله کامل رو می رسونن اما ساختار فعلی ندارن. مثل «آه!»، «به به!»، «افسوس!»، «خاموش!».
۱.۳. گروه های کلمات و اجزای آن
حالا که با واژه ها آشنا شدیم، بریم سراغ گروه هایی که این واژه ها با هم می سازن. شناختن گروه های اسمی و فعلی تو امتحان نهایی حرف اول رو می زنه.
۱.۳.۱. گروه اسمی
گروه اسمی از یه هسته (همون اسم اصلی) و یه سری وابسته (کلماتی که به هسته توضیحات اضافه می کنن) تشکیل می شه. این وابسته ها دو دسته ان: پیشین (قبل هسته میان) و پسین (بعد هسته میان).
وابسته های پیشین (قبل از هسته):
- صفت اشاره: برای اشاره به اسم به کار می ره. مثل «این کتاب»، «آن درخت»، «همین دانش آموز»، «چنین آدمی»، «چنان اتفاقی».
- صفت شمارشی: تعداد اسم رو نشون می ده.
- اصلی: «دو نفر»، «صد تومان».
- ترتیبی: «نفر اول»، «کلاس سوم». (معمولاً با پسوند «ـُم» یا «ـُمین» میاد).
- صفت پرسشی: برای پرسیدن درباره اسم به کار می ره. مثل «کدام دانش آموز؟»، «چه کتابی؟»، «چند نفر؟».
- صفت تعجبی: برای نشون دادن تعجب درباره اسم. مثل «چه هوای خوبی!»، «عجب روزی!» (معمولاً با «چه» و «عجب» میاد).
- شاخص: لقب یا عنوان که قبل از اسم اصلی میاد و بدون کسره بهش وصل می شه. مثل «آقا معلم»، «استاد شفیعی»، «دکتر حسابی».
وابسته های پسین (بعد از هسته):
- مضاف الیه: اسمی که بعد از اسم دیگه میاد و با کسره به اون وصل می شه تا معنی اسم اول رو کامل کنه. مثل «کتابِ رضا»، «درختِ باغ»، «مدادِ من».
- صفت بیانی: صفتی که ویژگی هسته رو بیان می کنه و با کسره بهش وصل می شه. مثل «مردِ شجاع»، «هوایِ سرد»، «کتابِ خواندنی».
- بدل: اسمی که بعد از اسم دیگه میاد و توضیح اضافه برای اون محسوب می شه و می تونیم حذفش کنیم. معمولاً بعد از ویرگول میاد. مثل «فردوسی، شاعر بزرگ ایرانی، شاهنامه را سرود.»
- معطوف: اسمی که با حرف «و» به اسم قبلی وصل می شه. مثل «کتاب و قلم»، «مهران و سارا».
نکته طلایی: تفاوت صفت بیانی و مضاف الیه (بسیار مهم برای نهایی). این دو تا خیلی شبیه هم هستن و همیشه دانش آموزا رو به اشتباه می ندازن. راه تشخیصشون چیه؟
- اگه بعد از کلمه اول، بشه کلمه «تر» یا «ترین» اضافه کرد، اون کلمه دوم صفته. (مثلاً: «هوایِ سرد» –> هوای سردتر؟ بله. پس «سرد» صفته.)
- اگه کلمه اول خودش یه «ی» نکره داشته باشه و کلمه دوم بیاد ویژگی اون رو بگه، اون کلمه دوم صفته. (مثلاً: «مردی شجاع آمد.»)
- اگه هیچ کدوم از اینا جواب نداد، اون کلمه دوم مضاف الیه هست. (مثلاً: «کتابِ رضا» –> کتاب رضاتر؟ نه. پس «رضا» مضاف الیهه.)
۱.۳.۲. گروه فعلی
گروه فعلی هم مثل گروه اسمی یه هسته داره که همون فعل اصلیه و ممکنه پیشوند یا شناسه های مختلفی بهش بچسبه.
ساختار فعل (بن، شناسه، پیشوند):
فعل ها از «بن» ساخته میشن. دو تا بن اصلی داریم: بن ماضی و بن مضارع.
- بن ماضی: از حذف «ن» از آخر مصدر به دست میاد. (رفتن –> رفتن، خوردن –> خوردن).
مثال: «او رفت.» (بن ماضی: رفت)
- بن مضارع: از فعل امر (بدون «بـ») به دست میاد. (برو –> رو، بخور –> خور).
مثال: «او می رود.» (بن مضارع: رو)
- شناسه: بخش پایانی فعل که شخص و شمار رو نشون می ده. (ـَم، ـی، ـَد، ـیم، ـید، ـَند).
مثال: «می روَم»، «می روی»، «می روَد».
- پیشوند: بعضی فعل ها پیشوند دارن. مثل «برـ» تو «برخاست»، یا «بازـ» تو «بازگشت».
هسته اصلی دستور زبان برای امتحان نهایی (مباحث دوازدهم و عمیق تر)
حالا که از پایه ها مطمئن شدیم، می رسیم به قسمت هیجان انگیز و پربار امتحان نهایی! بخش نقش های دستوری و فعل ها، بخش های اصلی و پربارم امتحان شما رو تشکیل میدن. اگه این قسمت رو خوب یاد بگیرین، بخش زیادی از نمره دستور رو تو مشتتون دارین.
۲.۱. نقش های دستوری (کاربرد کلمات در جمله – کلید موفقیت در نهایی)
هر کلمه تو یه جمله، مثل یه بازیگر تو یه تئاتر، یه نقش مشخص داره. پیدا کردن این نقش ها، کار اصلی ما تو این بخشه.
۲.۱.۱. نهاد
نهاد همون انجام دهنده کار یا صاحب حالت تو جمله است. همیشه تو جمله دنبال «چه کسی؟» یا «چه چیزی؟» باشین که کار رو انجام داده یا صاحب اون حالته.
- تعریف: کسی یا چیزی که فعل به او نسبت داده می شه.
- انواع نهاد:
- فاعل: انجام دهنده کار. «دانش آموز درس خواند.» (چه کسی درس خواند؟ دانش آموز)
- مسندالیه: صاحب حالتی که فعل اسنادی بهش نسبت داده می شه. «هوا سرد بود.» (چه چیزی سرد بود؟ هوا)
- نهاد ظاهری و محذوف:
- ظاهری: وقتی که نهاد تو جمله مستقیماً مشخصه. «پرنده پرواز کرد.»
- محذوف (پنهان): وقتی نهاد مشخص نیست و از شناسه فعل یا معنی جمله می فهمیم کیه. «درس خواندم.» (نهاد: من – محذوفه) «زیاد کار کنید.» (نهاد: شما – محذوفه)
- روش های تشخیص دقیق: کافیه فعل رو پیدا کنین و ازش بپرسین «چه کسی/چه چیزی + فعل؟». جواب، نهاد شماست.
مثال های چالشی از امتحانات نهایی:
- «بهار، این فصل زیبای زندگی، آمد.»
پاسخ: نهاد: «بهار» (چه چیزی آمد؟ بهار)
- «شبی از شب ها، آن مرد فقیر، با چشمانی پر از اشک، از خانه بیرون رفت.»
پاسخ: نهاد: «آن مرد فقیر» (چه کسی بیرون رفت؟ آن مرد فقیر)
۲.۱.۲. مفعول
مفعول کسی یا چیزیه که کار فعل روش انجام می شه و معمولاً با «را» میاد.
- تعریف: اسمی که کار فعل متعدی (فعلی که به مفعول نیاز داره) روی اون انجام می شه.
- علامت مفعول را: مهم ترین نشانه مفعول، کلمه «را» هست که بعد از مفعول میاد. «من کتاب را خواندم.»
- روش تشخیص: فعل رو پیدا کنین و ازش بپرسین «چه کسی را؟» یا «چه چیزی را؟» یا «که را؟». جواب، مفعول شماست. «دانش آموز معلم را دید.» (چه کسی را دید؟ معلم را)
نکته: تشخیص را مفعولی از را نشانه فک اضافه. این یکی از تله های رایج امتحانیه!
- را مفعولی: بعد از اسمی میاد که مفعول جمله است. «او دوستش را دید.» (می تونیم بگیم «او دوستش را دید» یا «او دوستش را از دور دید»).
- را نشانه فک اضافه: وقتی میاد که جای کسره (نشانه اضافه) عوض شده و اسم دوم (مضاف الیه) قبل از اسم اول (مضاف) اومده. مثلاً «دلبرم را» در واقع «دلبر من» بوده. «خوش تر از دوران عشق ایام نیست / ساقیا جام می را پر بگردان» (جام می را = جام می). تو این موارد، اگه «را» رو حذف کنین، می تونین «کسره» بگذارین. «نامش را = نام او».
۲.۱.۳. متمم
متمم کلمه ایه که بعد از حروف اضافه (مثل از، به، با، در، برای، بر، از، اندر، الی و…) میاد و معنی جمله رو کامل می کنه.
- تعریف: اسمی که به کمک یک حرف اضافه معنی فعل یا اسم دیگری را کامل می کند.
- انواع متمم:
- متمم اجباری (فعلی): بعضی فعل ها حتماً به متمم نیاز دارن و بدون اون معنی کامل نیست. مثل «ترسیدن از»، «گفتن به»، «پرداختن به». «من از سرما می ترسم.»
- متمم اختیاری: میشه حذفش کرد و جمله باز هم معنی داره. «من با دوستم به مدرسه رفتم.» (بدون با دوستم هم جمله درسته).
- متمم اسمی: وقتی بعد از اسم میاد. «بی خبری از وضعیت او».
- متمم قیدی: وقتی نقش قید رو ایفا می کنه. «در مدرسه درس خواندم.» (مکان)
- حروف اضافه مهم: با، از، به، در، برای، بر، الی، اندر، سوی، پیش، جانب، به غیر از، غیر از، جز، الی آخر.
تفاوت متمم و قید:
- متمم: حتماً با حرف اضافه میاد و بدون اون جمله ناقص یا بی معنی می شه (متمم اجباری) یا معنی اصلی ش رو از دست می ده.
- قید: معمولاً بدون حرف اضافه میاد و تو خیلی از موارد میشه حذفش کرد. اگه با حرف اضافه هم بیاد، میشه اونو با یه قید دیگه جابه جا کرد. «در خانه ماندم.» (متمم) / «به سرعت رفتم.» (قید حالت، با حرف اضافه).
۲.۱.۴. مسند
مسند ویژگی یا حالتیه که به وسیله فعل های اسنادی (ربطی) به نهاد نسبت داده می شه.
- تعریف: کلمه یا گروه کلماتی که بوسیله یک فعل اسنادی (ربطی) به نهاد نسبت داده می شود.
- فعل های اسنادی: مهم ترینشون «است، بود، شد، گشت، گردید» هستن. (توجه کنین که «گشتن» و «گردیدن» وقتی اسنادی هستن که معنی «شدن» بدن، نه «چرخیدن».)
- «هوا سرد است.»
- «او خوشحال بود.»
- «معلم عصبانی شد.»
- روش تشخیص: فعل اسنادی رو پیدا کنین و از «نهاد + چگونه + فعل اسنادی؟» یا «نهاد + چه چیزی + فعل اسنادی؟» بپرسین. جواب مسند شماست. «هوا سرد بود.» (هوا چگونه بود؟ سرد)
نکته: اشتباه رایج تشخیص مسند از قید حالت. خیلی ها مسند رو با قید حالت اشتباه می گیرن. یادتون باشه:
مسند فقط با فعل های اسنادی میاد و یه ویژگی رو به نهاد نسبت می ده.
قید حالت همراه فعل های غیر اسنادی (مثل خوردن، رفتن) میاد و حالت انجام کار رو نشون می ده.
مثال: «او شادمان بود.» (شادمان: مسند، چون فعل «بود» اسنادیه)
«او شادمان آمد.» (شادمان: قید حالت، چون فعل «آمد» اسنادی نیست و داره حالت آمدن رو نشون می ده)
۲.۱.۵. قید
قید توضیحی اضافه درباره فعل، صفت، یا قید دیگه می ده و معمولاً قابل حذفه.
- تعریف: کلمه ای که معنی فعل، صفت، یا قید دیگری را روشن تر می کند یا قید دیگری را توضیح می دهد.
- انواع قید:
- قید زمان: «امروز آمدم»، «فردا می روم».
- قید مکان: «اینجا نشستم»، «آن بالا دیدم».
- قید حالت: «خندان آمد»، «سریع رفت».
- قید مقدار: «خیلی خوردم»، «کمتر بخوان».
- قید تکرار: «دوباره آمد»، «باز هم گفت».
- قید تاکید: «حتماً می آیم»، «قطعاً می دانم».
- قید استفهامی (پرسشی): «چرا نیامدی؟»، «کی می آیی؟».
- قید تخصیصی: «فقط او آمد»، «تنها من بودم».
- روش های تشخیص: از فعل بپرسین «چگونه؟»، «چه وقت؟»، «کجا؟»، «چقدر؟»، «چرا؟» و… جواب قید شماست.
مثال های تفکیک قید از صفت/مسند:
- «او شاد آمد.» (شاد: قید حالت)
- «او مردی شاد است.» (شاد: صفت برای «مرد»)
- «او شاد بود.» (شاد: مسند)
۲.۱.۶. صفت
صفت ویژگی اسمی رو می گه و همیشه به اسم چسبیده اس.
- تعریف: کلمه ای که ویژگی یا خصوصیت اسم را بیان می کند.
- انواع (مرور):
- صفت بیانی: «مرد شجاع»، «کتاب خواندنی». (اغلب با کسره به اسم وصل میشه)
- صفت اشاره: «این کتاب»، «آن گل». (قبل از اسم)
- صفت شمارشی: «دو مداد»، «خانه اول». (قبل از اسم)
- صفت پرسشی: «کدام نفر؟». (قبل از اسم)
- صفت تعجبی: «چه هوایی!». (قبل از اسم)
- تمرکز بر صفت بیانی و تفاوت آن با مضاف الیه: (تکرار نکته طلایی قبلی، چون واقعا مهمه!)
باز هم تاکید می کنیم: برای تشخیص صفت بیانی از مضاف الیه، به سه روش فکر کنید:
- آیا می توان کلمه دوم را با «تر» یا «ترین» همراه کرد؟ (مثلاً «کتابِ خوب» –> خوب تر؟ بله، پس «خوب» صفت است)
- آیا هسته قبل از صفت، «ی» نکره دارد؟ («مردی بلند» –> بلند صفت است)
- اگر هیچ کدام نبود، به احتمال زیاد مضاف الیه است.
۲.۱.۷. مضاف الیه
مضاف الیه اسمیه که بعد از اسم دیگه میاد و با کسره معنی اونو کامل می کنه.
- تعریف: اسمی که به واسطه کسره یا (-ی) بعد از اسم دیگری (مضاف) می آید و معنای آن را کامل می کند.
- روش های تشخیص:
- همیشه با کسره (یا -ی) بعد از اسم میاد.
- اگه از هسته بپرسیم «مالِ کی؟» یا «مالِ چی؟»، جواب می تونه مضاف الیه باشه.
مثال: «خانه دوست»، «کتاب مدرسه»، «لباس من».
نکات تکمیلی برای تفاوت با صفت بیانی:
گاهی اوقات ی میانی (ی میانجی) ما رو به اشتباه می ندازه. مثل «هوایِ سرد». این ی فقط برای تلفظ راحت تره و باید به همون قوانین قبلی مراجعه کنیم.
۲.۱.۸. بدل و معطوف
- بدل: یه اسم یا گروه اسمی اضافه که برای توضیح یه اسم دیگه میاد و میشه حذفش کرد، بدون اینکه جمله معنی ش رو از دست بده. معمولاً بین دو ویرگول قرار می گیره.
مثال: «سعدی، شاعر نامی شیراز، در قرن هفتم می زیست.» - معطوف: اسمی که با حرف ربط «و» به اسم یا گروه اسمی قبلی وصل می شه و هم نقش اون میشه.
مثال: «من کتاب و دفتر خریدم.» (هر دو مفعول هستن).
۲.۱.۹. منادا
منادا همون اسمیه که بهش خطاب می کنیم یا صداش می زنیم.
- تعریف: اسمی که مورد خطاب قرار می گیرد.
- حرف ندا و حذف آن: معمولاً قبل از منادا، حرف ندا میاد. مثل «ای خدا»، «یا علی». اما گاهی هم حرف ندا حذف می شه و فقط از لحن جمله می فهمیم که منادا داریم. «خدایا، به تو پناه می برم.» (حرف ندا «ای» حذف شده).
تمرین ۱: تشخیص نقش های دستوری در جملات پیچیده (با پاسخ تشریحی)
حالا که تمام نقش ها رو مرور کردیم، بیاین تو این جمله ها نقش کلمات مشخص شده رو بگیم. تمرکزتون رو بگذارین روی تشخیص دقیق و دلیل آوردن برای انتخابتون:
- «دانش آموزان کوشا، برای کسب بهترین نمره، سخت تلاش می کردند.»
- «او را به خاطر ادب و فضیلت بسیار، دوست داشتند.»
- «این شهر، پایتخت فرهنگی ایران، در سال های اخیر خیلی پیشرفت کرد.»
- «آیا این کتاب ارزشمند، همین دیروز در کتابفروشی محله دیده شد؟»
پاسخ تشریحی تمرین ۱:
- «دانش آموزان کوشا، برای کسب بهترین نمره، سخت تلاش می کردند.»
- دانش آموزان کوشا: نهاد (چه کسانی تلاش می کردند؟ دانش آموزان کوشا). اینجا «دانش آموزان» هسته گروه اسمیه و «کوشا» صفت بیانی اونه.
- سخت: قید حالت (چگونه تلاش می کردند؟ سخت).
- «او را به خاطر ادب و فضیلت بسیار، دوست داشتند.»
- را: نشانه مفعول (چه کسی را دوست داشتند؟ او را).
- به خاطر ادب: متمم (با حرف اضافه «به خاطر»).
- فضیلت: معطوف به ادب (با «و» بهش وصل شده).
- «این شهر، پایتخت فرهنگی ایران، در سال های اخیر خیلی پیشرفت کرد.»
- پایتخت فرهنگی ایران: بدل (برای «این شهر» توضیح اضافه است و بین دو ویرگول اومده و میشه حذفش کرد).
- خیلی: قید مقدار (چقدر پیشرفت کرد؟ خیلی).
- «آیا این کتاب ارزشمند، همین دیروز در کتابفروشی محله دیده شد؟»
- کتاب ارزشمند: نهاد (چه چیزی دیده شد؟ کتاب ارزشمند. «کتاب» هسته و «ارزشمند» صفت بیانی آن است).
- همین دیروز: قید زمان (چه زمانی دیده شد؟ همین دیروز).
- در کتابفروشی محله: متمم قیدی (مکان انجام فعل را با حرف اضافه «در» نشان می دهد و به نوعی نقش قید مکان را ایفا می کند).
۲.۲. فعل و ساختمان آن (عمق بخشی)
همونطور که گفتیم، فعل قلب جمله است. شناخت انواع فعل و زمان هاش برای امتحان نهایی خیلی مهمه.
۲.۲.۱. انواع فعل از نظر زمان
فعل ها کارها و حالت ها رو تو زمان های مختلفی نشون می دن. بیاین زمان های اصلی رو تو یه جدول ببینیم:
زمان فعل | ساختار | مثال | نکته |
---|---|---|---|
ماضی ساده | بن ماضی + شناسه | رفتم، خوردند | کاری که در گذشته انجام شده و تمام شده. |
ماضی استمراری | میـ + بن ماضی + شناسه | می رفتم، می خوردند | کاری که در گذشته به طور مکرر یا برای مدتی ادامه داشته. |
ماضی التزامی | باش + بن ماضی + شناسه (مصدر مرخم + باشم) | رفته باشم، خورده باشد | احتمال یا آرزوی انجام کاری در گذشته. (بعد از شاید، ای کاش) |
ماضی بعید | بن ماضی + ـه + بود + شناسه | رفته بودم، خورده بودند | کاری که در گذشته، قبل از کار دیگری اتفاق افتاده. |
ماضی نقلی | بن ماضی + ـه + (اَم، ای، است، ایم، اید، اَند) | رفته ام، خورده است | کاری در گذشته که اثرش تا حال ادامه داره یا از انجامش خبر می دیم. |
ماضی مجهول | بن ماضی + ـه + شد + شناسه | گفته شد، نوشته شدند | فاعلی که کار را انجام داده معلوم نیست. |
مضارع اخباری | میـ + بن مضارع + شناسه | می روم، می خورند | کاری که در حال حاضر انجام می شود یا به صورت عادت. |
مضارع التزامی | بـ + بن مضارع + شناسه | بروم، بخورند | کاری که احتمال انجامش در آینده هست یا آرزو می کنیم. (بعد از شاید، باید) |
مضارع مستمر | دارم/داری/… + میـ + بن مضارع + شناسه | دارم می روم، دارد می خورد | تاکید بر ادامه دار بودن عمل در لحظه حال. |
مضارع مجهول | مصدر مرخم + شود + شناسه | گفته می شود، نوشته شوند | فاعلی که کار را انجام داده معلوم نیست. |
فعل امر | بـ + بن مضارع | برو!، بخورید! | دستور یا خواهش برای انجام کاری. |
فعل نهی | نـ + بن مضارع | نرو!، نخورید! | بازداشتن از انجام کاری. |
۲.۲.۲. انواع فعل از نظر ساختار
فعل ها از نظر ساختاری هم به چند دسته تقسیم می شن:
- فعل لازم: فعلی که به مفعول نیاز نداره و با فاعل معنی ش کامل میشه. «او آمد.»، «پرنده پرید.»
- فعل متعدی: فعلی که به مفعول نیاز داره تا معنی ش کامل بشه. «او کتاب را خواند.»، «من میز را بردم.»
- فعل معلوم: فعلی که فاعلش مشخصه. «من کتاب را خواندم.»
- فعل مجهول: فعلی که فاعلش مشخص نیست و کار روی مفعول انجام می شه (مفعول جای فاعل رو می گیره). «کتاب خوانده شد.» (چه کسی خواند؟ معلوم نیست)
- فعل کمکی: فعل هایی مثل «است»، «شد»، «بود» و… که به فعل اصلی معنی خاصی اضافه می کنن.
- استمراری ساز: «دارد می خواند.»
- مجهول ساز: «خوانده شد.»
۲.۲.۳. فعل های خاص: فعل های دو وجهی
بعضی فعل ها هستن که هم می تونن لازم باشن، هم متعدی. یعنی گاهی با مفعول میان و گاهی بدون مفعول.
مثال: فعل «شکستن»
- لازم: «شیشه شکست.» (شیشه خودش شکست، مفعول نداره)
- متعدی: «من شیشه را شکستم.» (کار شکستن روی شیشه انجام شده، مفعول داره)
فعل های دیگه مثل «ریختن»، «بستن»، «سوختن» هم از این دسته اند.
۲.۲.۴. مطابقه فعل و نهاد
فعل همیشه باید از نظر شخص و شمار با نهادش مطابقت داشته باشه.
مثال: «دانش آموزان درس می خوانند.» (نهاد جمع، فعل هم جمع)
استثنا: اگه نهاد غیر انسان و جمع باشه، فعل می تونه مفرد هم بیاد. «کتاب ها روی میز بودند.» یا «کتاب ها روی میز بود.» (هردو درستن)
تمرین ۲: شناسایی نوع و زمان فعل در جملات (با پاسخ تشریحی)
تو جملات زیر، فعل ها رو پیدا کنین و بگین از چه نوعی و چه زمانی هستن:
- «ای کاش آمده باشی.»
- «او داشت می خواند.»
- «میز شکسته شد.»
- «این کتاب خواندنی است.»
پاسخ تشریحی تمرین ۲:
- «ای کاش آمده باشی.»
- آمده باشی: ماضی التزامی (بعد از ای کاش اومده و آرزوی انجام کاری در گذشته رو نشون می ده).
- «او داشت می خواند.»
- داشت می خواند: مضارع مستمر (داشت + مضارع اخباری، نشون دهنده استمرار کار در زمان گذشته نزدیک به حال یا حال).
- «میز شکسته شد.»
- شکسته شد: ماضی مجهول (فاعل نامعلومه و کار روی «میز» انجام شده).
- «این کتاب خواندنی است.»
- خواندنی است: مضارع اخباری (و از نوع فعل اسنادی، اینجا «خواندنی» مسند و «است» فعل اسنادیه).
۲.۳. انواع جملات و شمارش آن ها (مبحث مهم در نهایی)
شمارش جملات تو یه بند، سوالیه که همیشه تو امتحان نهایی مطرح می شه. باید حسابی حواستون جمع باشه!
۲.۳.۱. جمله ساده و مرکب
- جمله ساده: جمله ای که فقط یک فعل اصلی (مستقل) داره. «هوا سرد است.»، «من رفتم.»
- جمله مرکب: جمله ای که حداقل دو فعل داره و از ترکیب یک جمله پایه (مستقل) و یک یا چند جمله پیرو (وابسته) تشکیل شده.
- جمله پایه: جمله ای که معنی مستقل داره.
- جمله پیرو: جمله ای که برای کامل شدن معنی ش به جمله پایه نیاز داره و معمولاً با حروف ربط (مثل «که»، «اگر»، «وقتی»، «تا»، «چون»، «اگرچه») به جمله پایه وصل می شه.
مثال: «وقتی او آمد (جمله پیرو)، من خوشحال شدم (جمله پایه).» - انواع جملات پیرو:
- جمله اسمی: معمولاً با که میاد و نقش اسمی داره. من می دانم که او می آید. (جمله پیرو مفعولی)
- جمله وصفی: نقش صفت رو داره و معمولاً بعد از اسمی میاد که درباره اش توضیح می ده. مردی که آمد، معلم بود. (که آمد، صفت مرد)
- جمله قیدی: نقش قید رو داره و زمان، مکان، حالت و… رو نشون می ده. او آنجا نشست که مطالعه کند. (که مطالعه کند، قید غایت)
۲.۳.۲. شمارش جملات
برای شمارش جملات، باید تعداد فعل های اصلی (چه آشکار، چه محذوف) رو پیدا کنیم. هر فعل = یک جمله. این نکات رو فراموش نکنید:
- فعل های آشکار: مشخص و واضح تو جمله هستن.
- فعل های محذوف: فعل هایی که حذف شدن اما معنی شون مشخصه.
مثال: «علی رفت، حسن هم [رفت].» (دو جمله) - جملات عاطفی، ندایی، پرسشی، امری: حتی اگه فعل نداشته باشن ولی پیام کاملی رو برسونن، یه جمله حساب می شن.
مثال: «آه! (1) چه هوایی! (2)» (دو جمله) - شبه جمله ها (اصوات): مثل «به به!»، «ای داد!»، «ساکت!» هم یه جمله محسوب می شن.
ترفندهای دقیق برای شمارش صحیح جملات:
- اول از همه، همه فعل های آشکار رو بشمارین.
- بعد دنبال فعل های محذوف بگردین. معمولاً تو جملات هم پایه که با «و» به هم وصل شدن یا تو جواب سوالات، فعل حذف میشه.
- شبه جمله ها و جملات عاطفی/ندا/پرسشی/امر بدون فعل رو هم جداگانه حساب کنین.
تمرین ۳: شمارش جملات در یک بند کوتاه (با پاسخ تشریحی)
تعداد جملات بند زیر را مشخص کنید:
«بهار آمد، گل ها شکفتند و بلبلان آواز خواندند. چه منظره زیبایی! ای خدا، شکرت.»
پاسخ تشریحی تمرین ۳:
«بهار آمد (1)، گل ها شکفتند (2) و بلبلان آواز خواندند (3). چه منظره زیبایی! (4) ای خدا (5)، شکرت (6).»
- «بهار آمد.» (فعل: آمد)
- «گل ها شکفتند.» (فعل: شکفتند)
- «بلبلان آواز خواندند.» (فعل: آواز خواندند)
- «چه منظره زیبایی!» (اینجا فعل «است» حذف شده: «چه منظره زیبایی است!»)
- «ای خدا» (شبه جمله و منادا)
- «شکرت.» (یعنی «شکر می کنم تو را.» فعل «می کنم» حذف شده)
پس، این بند ۶ جمله دارد.
۲.۴. ساختمان واژه (مرور سریع برای تکمیل)
ساختمان واژه به ما کمک می کنه بفهمیم کلمات چطور ساخته شدن. این مبحث بیشتر تو کنکور مهمه ولی یه مرور سریعش برای نهایی خالی از لطف نیست.
- واژه ساده: کلمه ای که یک تکواژ داره و به هیچ جزء دیگه ای قابل تقسیم نیست. مثل «گل»، «کتاب»، «رفت».
- واژه مشتق: کلمه ای که از یک ریشه (بن) و یک یا چند وند (پیشوند یا پسوند) تشکیل شده. مثل «دانش مند»، «ناخوانا».
- واژه مرکب: کلمه ای که از دو یا چند جزء معنی دار مستقل تشکیل شده. مثل «گلاب پاش»، «کتاب خوان». (هر جزء به تنهایی معنی داره)
- واژه مشتق-مرکب: کلمه ای که هم از دو جزء معنی دار (مرکب) و هم از وند (مشتق) تشکیل شده. مثل «راه آهن چی»، «کتاب فروشی».
بن ماضی، بن مضارع: (همونطور که قبلاً گفتیم)
- بن ماضی: از حذف «ن» از آخر مصدر (رفتن –> رفت).
- بن مضارع: از فعل امر (برو –> رو).
تکنیک ها و استراتژی های کسب نمره کامل در امتحان نهایی
یادگیری دستور زبان عالیه، اما برای اینکه بتونیم تو امتحان نهایی نمره کامل بگیریم، نیاز به یه استراتژی درست داریم. بیاین ببینیم چطور باید عمل کنیم.
۳.۱. روش گام به گام حل سوالات دستور زبان
وقتی سوال دستور زبان میاد جلوی چشمتون، استرس نگیرین! این گام ها رو به ترتیب انجام بدین:
- گام ۱: خواندن دقیق صورت سوال: اول از همه، سوال رو با دقت بخونین. دقیقاً چی ازتون می خواد؟ نقش نهاد رو؟ نوع فعل رو؟ شمارش جملات؟
- گام ۲: پیدا کردن فعل ها: تو هر جمله یا بند، اولین کاری که می کنین، پیدا کردن تمام فعل ها (آشکار و پنهان) هست. فعل، کلید اصلی شماست.
- گام ۳: پیدا کردن نهاد (پرسش چه کسی/چه چیزی؟): حالا از هر فعل بپرسین «چه کسی/چه چیزی + فعل؟». جواب، نهاد اون فعل رو بهتون می ده.
- گام ۴: بررسی سایر نقش ها به ترتیب: بعد از نهاد، به ترتیب سراغ نقش های دیگه برین. این ترتیب می تونه کمک کننده باشه:
- مفعول: اگه «را» داشت یا فعل متعدی بود، «چه کسی/چه چیزی را؟»
- متمم: دنبال حروف اضافه و کلمات بعدشون بگردین.
- مسند: اگه فعل اسنادی (است، بود، شد و…) داشت، از نهاد بپرسین «چگونه/چه چیزی + فعل اسنادی؟»
- قید: دنبال جواب سوالات «چگونه؟»، «کجا؟»، «کی؟»، «چقدر؟» باشین.
- صفت/مضاف الیه: برای گروه های اسمی، هسته و وابسته ها رو مشخص کنین و تفاوت صفت و مضاف الیه رو اعمال کنین.
- گام ۵: بازخوانی و کنترل پاسخ: بعد از اینکه جوابتون رو نوشتین، یک بار دیگه سوال و جواب خودتون رو بخونین تا مطمئن بشین همه چیز درسته و چیزی رو از قلم ننداختین.
۳.۲. رایج ترین تله ها و اشتباهات در سوالات نهایی
بعضی وقت ها، سوالات دستور زبان طوری طراحی میشن که شما رو به اشتباه بندازن. اینا رایج ترین تله ها هستن:
- تفاوت صفت و مضاف الیه (تکرار و تاکید): این رو تا میتونین تمرین کنین. با روش «تر/ترین» و «ی» نکره خیلی راحت تر میتونین تشخیص بدین.
- تفاوت قید و مسند: همیشه به نوع فعل (اسنادی یا غیر اسنادی) دقت کنین. اگه فعل اسنادی بود و ویژگی نهاد رو می گفت، مسنده. اگه فعل غیر اسنادی بود و حالت انجام کار رو می گفت، قیده.
- تفاوت متمم و قید: متمم با حرف اضافه خاصی میاد (مثل از، به، با). قید هم می تونه با حرف اضافه بیاد ولی معمولاً نقش مکانی، زمانی یا حالتی داره و میشه حذفش کرد. متمم های اجباری رو فراموش نکنین که بدون حرف اضافه جمله کامل نمیشه.
- را مفعولی و را فک اضافه: اگه بعد از حذف «را» تونستین کسره بگذارین، «را» فک اضافه اس. اگه نه، مفعولی.
- حذف فعل در جملات: خیلی وقت ها فعل ها حذف میشن. مخصوصاً تو مکالمه ها یا شعرها. همیشه معنی جمله رو کامل کنین تا فعل های محذوف رو پیدا کنین.
۳.۳. مدیریت زمان در بخش دستور زبان امتحان نهایی
بخش دستور زبان معمولاً بارم مشخصی داره و نباید کل وقتتون رو پای اون بذارین. سوالات دستور زبان رو با دقت، ولی با سرعت عمل بالا جواب بدین. اگه روی سوالی گیر کردین، زیاد روش نمونین، برین سراغ بقیه و اگه وقت اضافه آوردین، برگردین سراغش.
۳.۴. مروری بر بارم بندی تقریبی دستور زبان در سال های اخیر
بارم دستور زبان فارسی معمولاً بین ۴ تا ۶ نمره از ۲۰ نمره کل رو به خودش اختصاص می ده که شامل نقش های دستوری (نهاد، مفعول، متمم، مسند، قید، صفت، مضاف الیه)، فعل ها (زمان و نوع)، و شمارش جملات می شه. دونستن این بارم بندی بهتون کمک می کنه تا بدونین چقدر باید روی این بخش وقت بگذارین و چقدر جدی بگیرینش. هر نمره تو امتحان نهایی مهمه!
خودآزمایی نهایی و نمونه سوالات شبیه سازی شده
حالا که حسابی دستور زبان رو زیر و رو کردیم، وقتشه که خودتون رو محک بزنید. این بخش شامل سه سری سوال شبیه سازی شده از امتحان نهایی هست که بهتون کمک می کنه با فضای امتحان آشنا بشین و نقاط ضعف و قوت خودتون رو بشناسین. بعد از حل هر سری، حتماً پاسخ های تشریحی رو مطالعه کنین.
۴.۱. سه سری سوال نمونه از امتحانات نهایی گذشته یا شبیه سازی شده
سری اول
متن زیر را بخوانید و به سوالات پاسخ دهید:
«پروانه، این موجود زیبا و لطیف، با بال های رنگارنگش در باغ بزرگ به پرواز درآمده بود. او دوباره گل ها را از نزدیک می دید و از این منظره دل انگیز لذت می برد. چه حس خوبی! آیا می دانید چرا؟»
- چند جمله در متن بالا وجود دارد؟
- نقش دستوری کلمات مشخص شده (bold) را بنویسید:
- در باغ بزرگ:
- درآمده بود:
- او:
- دوباره:
- گل ها را:
- منظره دل انگیز:
- ساختار فعل «درآمده بود» را از نظر زمان مشخص کنید.
سری دوم
متن زیر را بخوانید و به سوالات پاسخ دهید:
«کتاب، دوست همیشگی انسان است. او همیشه به ما دانش و آگاهی می بخشد. بدون کتاب، زندگی ما نادان خواهد بود. ای جوان، قدر این یار مهربان را بدان!»
- چند جمله در متن بالا وجود دارد؟
- نقش دستوری کلمات مشخص شده (bold) را بنویسید:
- کتاب، دوست همیشگی انسان:
- همیشه:
- دانش:
- می بخشد:
- نادان:
- ای جوان:
- بدان:
- فعل «نادان خواهد بود» از نظر نوع، چه فعلی است (لازم یا متعدی)؟
سری سوم
متن زیر را بخوانید و به سوالات پاسخ دهید:
«زمستان سردی بود. برف همه جا را پوشانده بود و مردم خانه ها را گرم نگه می داشتند. از دور، صدای کلاغی غمگین شنیده می شد. چه صدای غریبی!»
- چند جمله در متن بالا وجود دارد؟
- نقش دستوری کلمات مشخص شده (bold) را بنویسید:
- سردی:
- برف:
- مردم:
- گرم نگه می داشتند:
- کلاغی:
- غمگین:
- می شد:
- چه صدای غریبی!:
- فعل «گرم نگه می داشتند» از نظر زمان و نوع، چه فعلی است؟
۴.۲. پاسخ های تشریحی و کاملاً مستدل به تمام سوالات خودآزمایی
پاسخ های سری اول
- تعداد جملات: 5 جمله.
- «پروانه، این موجود زیبا و لطیف، با بال های رنگارنگش در باغ بزرگ به پرواز درآمده بود.» (فعل: درآمده بود)
- «او دوباره گل ها را از نزدیک می دید.» (فعل: می دید)
- «از این منظره دل انگیز لذت می برد.» (فعل: می برد)
- «چه حس خوبی!» (فعل: است – محذوف)
- «آیا می دانید چرا؟» (فعل: می دانید)
- نقش دستوری کلمات مشخص شده:
- در باغ بزرگ: متمم (با حرف اضافه در، مکان را بیان می کند).
- درآمده بود: فعل (ماضی بعید).
- او: نهاد (چه کسی می دید؟ او).
- دوباره: قید تکرار (چند بار می دید؟ دوباره).
- گل ها را: مفعول (چه چیزی را می دید؟ گل ها را).
- منظره دل انگیز: گروه اسمی در نقش متمم (بعد از حرف اضافه از). «منظره» هسته، «دل انگیز» صفت بیانی.
- ساختار فعل «درآمده بود»: ماضی بعید.
پاسخ های سری دوم
- تعداد جملات: 5 جمله.
- «کتاب، دوست همیشگی انسان است.» (فعل: است)
- «او همیشه به ما دانش و آگاهی می بخشد.» (فعل: می بخشد)
- «بدون کتاب، زندگی ما نادان خواهد بود.» (فعل: خواهد بود)
- «ای جوان، قدر این یار مهربان را بدان!» (فعل: بدان)
- نقش دستوری کلمات مشخص شده:
- کتاب، دوست همیشگی انسان: نهاد و بدل (کتاب نهاد اصلی، دوست همیشگی انسان بدل آن است).
- همیشه: قید زمان.
- دانش: مفعول (چه چیزی می بخشد؟ دانش را).
- می بخشد: فعل (مضارع اخباری، متعدی).
- نادان: مسند (زندگی ما چگونه خواهد بود؟ نادان، با فعل اسنادی «خواهد بود»).
- ای جوان: منادا (با حرف ندا «ای»).
- بدان: فعل (امر).
- فعل «نادان خواهد بود» از نظر نوع، چه فعلی است: لازم (فعل اسنادی است و به مفعول نیاز ندارد).
پاسخ های سری سوم
- تعداد جملات: 5 جمله.
- «زمستان سردی بود.» (فعل: بود)
- «برف همه جا را پوشانده بود.» (فعل: پوشانده بود)
- «مردم خانه ها را گرم نگه می داشتند.» (فعل: نگه می داشتند)
- «از دور، صدای کلاغی غمگین شنیده می شد.» (فعل: می شد)
- «چه صدای غریبی!» (فعل: است – محذوف)
- نقش دستوری کلمات مشخص شده:
- سردی: مسند (زمستان چگونه بود؟ سرد).
- برف: نهاد (چه چیزی پوشانده بود؟ برف).
- مردم: نهاد (چه کسانی نگه می داشتند؟ مردم).
- گرم نگه می داشتند: فعل (گروه فعلی).
- کلاغی: مضاف الیه (صدای چه چیزی؟ کلاغی).
- غمگین: صفت بیانی (برای «کلاغی»).
- می شد: فعل (ماضی استمراری مجهول).
- چه صدای غریبی!: جمله عاطفی/شبه جمله (نشان دهنده تعجب و حس).
- فعل «گرم نگه می داشتند» از نظر زمان و نوع: ماضی استمراری و متعدی.
نتیجه گیری
تبریک به شما! الان دیگه حسابی آماده اید که تو امتحان نهایی فارسی، بخش دستور زبان رو بترکونید و نمره کاملش رو تو جیبتون بذارین. دیدین که دستور زبان اونقدرها هم که فکر می کردین سخت و پیچیده نیست؛ فقط کافیه مفاهیم رو خوب یاد بگیریم، کلی مثال و نکته رو تو ذهنمون داشته باشیم و از همه مهم تر، تمرین، تمرین و باز هم تمرین کنیم. دستور زبان مثل یه پازل می مونه؛ وقتی قطعاتش رو بشناسی و بدونی چطور باید کنار هم بذاری، ساختن تصویر نهایی خیلی آسون میشه.
پس با اعتماد به نفس کامل، قلم به دست بگیرین و شروع به حل نمونه سوالات کنین. هر سوالی که دارین، هر ابهامی که تو ذهنتون مونده، تو این مسیر طبیعیه. با مطالعه این راهنما و تکرار نکات، شک نکنید که بهترین نتیجه رو می گیرین. یادتون باشه، تلاش شما حتماً نتیجه می ده!
سوالات و ابهامات خود را در بخش نظرات مطرح کنید تا کارشناسان ما پاسخ دهند. برای دسترسی به نمونه سوالات بیشتر و جمع بندی سایر مباحث، مقالات مرتبط ما را مطالعه کنید. این مقاله را با دوستان خود که در آستانه امتحان نهایی هستند، به اشتراک بگذارید.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "دستور زبان فارسی امتحان نهایی | آموزش کامل برای نمره ۲۰" هستید؟ با کلیک بر روی آموزش، ممکن است در این موضوع، مطالب مرتبط دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "دستور زبان فارسی امتحان نهایی | آموزش کامل برای نمره ۲۰"، کلیک کنید.